اقدامات مالی فردی که قوای عقلی خود را از دست داده چه حکمی دارد؟

مرکز مشاوره و خدمات کارآفرینی چترا

علی مخلصی: فرض کنید پدری که به‌واسطه کهولت سن یا بروز برخی از بیماری‌های ذهنی، قوای عقلی خود را از دست داده و قدرت تشخیص امور مالی را ندارد؛ به تحریک دیگری اقدام به فروش منزل خود به شخص ثالث می‌کند. اینجا فرزندان یا هر کس دیگری می‌تواند با مراجعه به دادگاه ویژه امور حسبی و امور سرپرستی؛ درخواست اعلام حجر وی را بنماید.

به گزارش پایگاه خبری موفقیت شناسی، در گذشته‌های دور وقتی کودکان جهت خرید جنس به مغازه‌ها مراجعه می‌کردند، بعضی از فروشندگان که اغلب سالخورده و احتمالاً آگاه به قوانین بیع و خرید و فروش بودند از فروختن کالا به کودکان خودداری نموده و از کودک می‌خواستند تا با ولی خود مراجعه کنند. هرچند امروزه این امر کاملاً دور از ذهن بوده و قابل تصور نیست ولی بد نیست بدانیم که این اقدام ایشان ریشه در فقه اسلامی و قوانین جاری کشور داشت. بدین صورت که کودکان یا صغار به‌واسطه عدم اهلیت اجازه انجام معامله نداشته و معامله ایشان باطل بود. با توجه به اهمیت این موضوع، خبرنگار موفقیت شناسی درباره انجام معامله توسط صغار و مجانین و افراد غیررشید که طبق قانون فاقد اهلیت هستند با علی مخلصی وکیل پایه یک دادگستری و مشاور حقوقی گفت‌وگو کرده است که در ادامه می‌خوانید.

موفقیت شناسی: محجور به چه کسی گفته می‌شود؟

 علی مخلصی: شرط صحت اعمال حقوقی انسان‌ها داشتن اهلیت است، مثل امکان بهره‌مندی از حقوق و تکالیف، که به آن اهلیت تمتع می‌گوییم و همچنین مانند توانایی انجام دادن امور که اصطلاحاً اهلیت استیفا است. پس هرکس زنده متولد شود دارای اهلیت تمتع است ولی برای داشتن اهلیت استیفا بایستی شرایطی حاصل گردد. مثلاً برای انجام معاملات، مثل عقد بیع، اجاره و… شخص بایستی بالغ باشد. حال اگر کسی مستقلاً برای انجام اموراتش توانایی داشته باشد، دارای اهلیت است و اگر برای انجام امور خود نیازمند همراهی، نظارت، تایید و تنفیذ دیگری، اعم از ولی، قیم، امین و … باشد محجور است.

موفقیت شناسی: حجر یعنی چه؟

علی مخلصی: حجر در نقطه مقابل اهلیت است، آنجا که قانون شخصی را به‌دلیل وضعیت خاصی که دارد از انجام امورش، بدون دخالت دیگری منع نموده و اقداماتش را فاقد اثر می‌داند؛ بر حجر وی واقف شده است.

موفقیت شناسی: به‌طور مصداقی چه کسانی محجور هستند؟

 علی مخلصی: مثلاً می‌توان از صغار یاد کرد، یعنی افرادی که به سن بلوغ نرسیده‌اند و صغیر محسوب می‌شوند. دیگری مجانین هستند، یعنی کسانی که دچار جنون به هر درجه‌ای هستند و این دسته نیز به‌دلیل فقدان عقل، هرگونه اقدام مالی و غیرمالی ایشان بی‌اعتبار است. دسته دیگر افراد غیر رشید هستند. غیر رشید یا سفیه با وجود رسیدن به سن بلوغ یا سن رشد یا سن قانونی، عقل معاش نداشته و فاقد قوه تشخیص هستند. همه این افراد که ذکر شد در دسته محجورین تعریف می‌شوند و حتماً بایستی به‌طور قانونی از حمایت دیگری برخوردار باشند.

موفقیت شناسی: چه کسانی باید از ایشان حمایت کنند؟

علی مخلصی: بدیهی است اولین دسته ولی ایشان است، یعنی صغیری که مثلاً ۵ سال دارد، حتماً و در اولویت، پدر و جد پدری وی بر او ولایت داشته و امور وی را اداره می‌کند. مثلاً بچه هفت ساله نمی‌تواند معامله کند ولی پدرش می‌تواند ولایتا از جانب وی مثلاً مالی را بخرد. در صورتی که محجورین فاقد ولی خاص باشند (یعنی پدر و جد پدری نداشته باشند) دادستان وظیفه حمایت از ایشان را دارد. بدین نحو که باید برای ایشان قیم نصب کند؛ در واقع قیم با نظر دادگاه و درخواست دادستان، برای اداره امور محجور و مراقبت از وی نصب می‌شود. پس صغیری که پدر و جد پدری ندارد، دیوانه یا سفیهی که جنون یا عدم رشد وی متصل به صغر است، یعنی قبل از رسیدن به سن بلوغ دیوانه یا سفیه بوده و پدر و جد پدری هم ندارد و به‌علاوه برای مجنون و سفیهی که بعد از بلوغ دچار جنون یا سفه شده، دادستان موظف به نصب قیم است.

موفقیت شناسی: آیا محجورین به‌طور کلی هیچ عمل حقوقی نمی‌توانند انجام دهند؟

علی مخلصی: البته به‌طور کلی نمی‌توان چنین حکم کرد. باید توجه داشته باشیم که بعضی محجورین مثلاً مجانین از انجام هرگونه عمل حقوقی و اجرای حقی ممنوع هستند و در واقع دارای حجر عام هستند. در واقع دیوانه چون فاقد اراده است، هیچ عمل حقوقی اعم از عقد و ایقاع نمی‌تواند انجام دهد ولی سفیه یا غیر رشید فقط در موضوعات مالی امکان اقدام ندارد و حجر وی را حجر خاص می‌گوییم. مثلاً شخص سفیه که عقل معاش ندارد نمی‌تواند خانه بفروشد ولی مثلاً در مورد طلاق می‌تواند اقدام کند.

موفقیت شناسی: اقدامات مالی محجور مثل انتقال اموالش به دیگری چه حکمی دارد؟

 علی مخلصی: بایستی بین صغیر یا مجنون و غیر رشید (سفیه) قائل به افتراق باشیم. صغیر غیرممیز که هیچ درکی از امور ندارد، طبیعتاً هر گونه معامله‌ای انجام دهد باطل است. یعنی بدون دخالت و نظر ولی یا قیم یا وصی، هرگونه عمل حقوقی صغیر غیرممیز باطل است. اما در خصوص صغیر ممیز وضعیت فرق دارد؛ صغیر ممیز اراده دارد ولی اراده‌اش ناقص است. لذا بنابر قانون، صغیر ممیز می‌تواند به‌طور بلاعوض صاحب مال شود. یعنی اگر کسی به او مالی را هبه کرد و او پذیرفت، صحیح است. یا می‌تواند قبول صلح کند، اما در مقابل؛ صغیر ممیز اگر مالی را به دیگری در قالب هر عقد معوضی مثل بیع، اجاره و … انتقال داد، غیرنافذ است و با اجازه بعدی یا اذن قبلی ولی وی یا وصی وی، عمل حقوقی وی صحیح است. وضعیت تملکات بلاعوض صغیر ممیز نیز حکم به بطلان است.

 موفقیت شناسی: در مورد مجنون وضعیت چگونه است؟

 علی مخلصی: قانون‌گذار در قانون مدنی صراحتاً تکلیف را روشن ساخته و جنون به هر درجه‌ای را دلیل حجر شناخته و طبیعتاً معاملات مجنون به‌واسطه فقدان قصد، باطل است. فقط می‌توان گفت معاملات مجنون ادواری در دوران افاقه- یعنی آنگاه که درگیر جنون نیست- صحیح است.

 موفقیت شناسی: در مورد غیر رشید یا سفیه تکلیف چیست؟

 علی مخلصی: باز هم چند شکل مختلف قابل تصور است؛ اول: اگر سفیه یا غیر رشید به‌صورت غیر معوض صاحب مالی بشود، معامله صحیح است. دوم: هرگونه انتقال مال به دیگری به‌صورت بلاعوض نیز باطل است. سوم: معاملات معوض سفیه و غیر رشید غیرنافذ است؛ یعنی با اجازه یا اذن بعدی قیم یا ولی صحیح است. چهارم: نیز اعمال حقوقی غیرمالی ایشان است؛ مثلاً نکاح و طلاق، که صحیح است.

 موفقیت شناسی: افراد کهنسالی که به‌واسطه کهولت سن و از دست دادن قوای عقلی فاقد قوه تشخیص هستند و اقدام به انتقال اموال خود می‌کنند نتیجه اقداماتشان چگونه است؟

علی مخلصی: طبیعتاً اگر ایشان نیز در حالتی اقدام به انتقال اموال نمایند که فاقد اهلیت قانونی باشند، مثلا دچار درجه‌ای از جنون باشند یا دچار سفه شده باشند، اقداماتشان باطل است. چرا که از این اقدامات ممکن است دچار ضرر و زیان شوند.

موفقیت شناسی: چگونه می‌توان آب رفته را به جوی بازگرداند؟

 علی مخلصی: فرض کنید پدری که به‌واسطه کهولت سن یا بروز برخی از بیماری‌های ذهنی، قوای عقلی خود را از دست داده و قدرت تشخیص امور مالی را ندارد؛ به تحریک دیگری اقدام به فروش منزل خود به شخص ثالث می‌کند. اینجا فرزندان یا هر کس دیگری می‌تواند با مراجعه به دادگاه ویژه امور حسبی و امور سرپرستی؛ درخواست اعلام حجر وی را بنماید.
 محکمه (دادسرای ویژه امور سرپرستی) با ارجاع امر به پزشکی قانونی، وضعیت دماغی و عقلی وی را بررسی می‌نماید و با بررسی پرونده‌های پزشکی سابق وی، استعلام از پزشکان معالج ایشان، بررسی داروهایی که مصرف می‌نموده، مصاحبه و ملاحظه وضعیت بالینی وی و….  به تشخیص رسیده و در صورت تحقق حجر، اعلام محجوریت می‌نمایند و تا حد امکان تاریخ شروع وضعیت حجر وی را نیز ذکر می‌کند. دادگاه به استناد نظر پزشکی قانونی، حکم حجر وی را اعلام می‌نماید و به تبع آن برای ایشان قیم نصب می‌گردد. نصب قیم جهت مراقبت از وی در آینده و کنترل اتفاقات گذشته و حفظ مصالح و صرفه و صلاح محجور است. حال با تحقق حجر در زمان انتقال آن منزل، قیم با مراجعه به دادگاه صالح حقوقی، می‌تواند با درخواست اعلام بطلان معامله فوق‌الذکر، به‌دلیل عدم وجود اراده و عدم اهلیت محجور، از حقوق وی دفاع کند .بدیهی است دادگاه حقوقی در این شرایط معامله واقعه را باطل اعلام نموده و مجدداً منزل فوق به تملک محجور باز خواهد گشت.

 موفقیت شناسی: اگر محجور فوت نموده باشد آیا اجرای این روال ممکن است؟

 علی مخلصی: بله در اینجا دو حالت قابل تصور است. اول این‌که حجر محجور قبل از فوت وی در دادگاه صالح احراز شده که بدیهی است وراث می‌توانند به استناد محجوریت متوفی در زمان عقد بیع، درخواست اعلان بطلان معامله را بنمایند. حالت دوم که پیچیده‌تر است آن است که فردی فوت شده و وراث مدعی هستند که نامبرده قبل از فوت و حین انتقال فلان مال، دچار محجوریت بوده و هیچ حکم حجری هم در مورد وی وجود ندارد .در اینجا باید گفت باز هم طرح موضوع در دادگاه فاقد اشکال است و دادگاه ویژه امور سرپرستی پس از بررسی خواسته خواهان‌ها، با ارجاع امر به کمیسیون پزشکی قانونی، از کارشناسان می‌خواهد با بررسی موضوع، احراز نمایند که آیا مرحوم متوفی در زمان حیاتش دچار محجوریت بوده یا خیر؟  معمولاً خواهان‌ها آن‌چه از دلایل محجوریت در اختیار داشته باشند؛ اعم از پرونده‌های پزشکی زمان حیات و … را به پزشکی قانونی ارائه می‌نمایند. پزشکی قانونی با بررسی پرونده‌های پزشکی سابق، داروهای مصرفی وی و سایر قرائن، اگر به این نتیجه برسد که نامبرده محجور بوده، اعلام نظر نموده و مراتب محجوریت متوفی را به دادگاه اعلام می‌نمایند. دادگاه در این شرایط حکم حجر متوفی را صادر نموده و شروع آن را نیز اعلام می‌نماید. در این حالت نیز اگر انجام معاملات متوفی در زمان حجر وی واقع شده باشد، محکوم به بطلان است و مال به تملک وراث بازخواهد گشت.

پایان پیام/

اگر به کارآفرینی علاقه‌مند هستید از این رسانه دیدن کنید
خبرنگار
وحید مخلصی
منبع
پایگاه خبری موفقیت شناسی

پایگاه خبری موفقیت شناسی

هدف ما امیدآفرینی در جامعه و ایجاد حس خوب و مثبت است

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا