چگونه انگیزه قدرتمند درونی خود را پیدا و حفظ کنیم؟

مرکز مشاوره و خدمات کارآفرینی چترا

اگر احساس می‌کنید سالهاست در یک نقطه مانده‌اید و هر روز برای انجام کاری از خواب بیدار می‌شوید که علاقه‌ای به آن ندارید بدانید که موتور انگیزه‌ شما خاموش است. این مطلب کوتاه درباره‌ی معنای واقعی انگیزه، لایه‌های مختلف آن و راه‌های زنده نگهداشتن آن است.

به گزارش پایگاه خبری موفقیت شناسی، تصور کنید صبح روز شنبه است. زنگ ساعت به صدا درآمده است. در آن لحظه چگونه انگیزه‌ بیدار شدن پیدا می‌کنید؟ پس از باز کردن چشمانتان نخستین فکری که به ذهنتان می‌رسد چیست؟ آیا از بیدار شدن و سرکار رفتن هیجان‌زده هستید یا از هفته‌ی پیش‌رو هراس دارید؟
 فرقی نمی‌کند پاسخ شما چه باشد، اما این سوال را از خودتان بپرسید: چه چیزی مانع بی‌انگیزگی من می‌شود؟ چه چیزی نمی‌گذارد نسبت به روز اول هفته حس منفی داشته باشم؟ اگر می‌خواهید بدانید چگونه پس از بیداری انگیزه پیدا کنید، ادامه‌ این مطلب را بخوانید.

برای شروع دو گروه از افراد را در نظر بگیرید:
– گروه اول، کسانی که سال‌هاست یک کار می‌کنند و انگار هیچ مشکلی با راکد ماندن و پیشرفت نکردن ندارند. فرقی نمی‌کند رکود در ازدواج، شغل یا تلاش‌های فردی مدنظر باشد، آن‌ها بدون پیشرفت به سوی بهتر شدن با شرایط کنار آمده‌اند.

– گروه دوم کسانی که همیشه نیمه‌ی پر لیوان را می‌بینند، برای اهدافشان برنامه‌ریزی می‌کنند و مدام برای بهتر شدن تلاش می‌کنند. ترفیع شغلی، تشکیل خانواده، بزرگداشت نقاط عطف زندگی زناشویی، سفر کردن یا ادامه‌ی تحصیل در زمره‌ اهداف این افراد در جهت ارتقاء کیفیت زندگیشان است.

تفاوت این دو گروه چیست؟
کاری که حس می‌کنید قادر به انجام آن هستید از یک جا نشات می‌گیرد: انگیزه. بود و نبود این نیرو تعیین‌کننده‌ی نوع نگرش شما در مواجهه با چالش‌ها و موانع رسیدن به اهداف است. بدون انگیزه پس از اندکی تلاش نافرجام یا حتی پس از نخستین چالش سخت زندگی تسلیم می‌شوید یا در همان نقطه که هستید می‌مانید، زانوی غم بقل می‌گیرید بدون اینکه دوباره تلاش کنید.

معنی واقعی انگیزه چیست؟
انگیزه نیروی قدرتمندی در زندگی است و برای بهتر شدن و لذت بردن واقعی از هرآنچه که روزانه انجام می‌دهید باید این نیرو را بشناسید و آن را تحت کنترل درآورید. اگر تاکنون با خود اندیشیده‌اید که به انگیزه نیاز دارید، شک نکنید برای یافتن آن راه‌هایی وجود دارد. تصور بیشتر ما اینست که انگیزه داشتن یا انگیزه نداشتن به سادگیِ بله و خیر است. اما انگیزه کلید برق نیست، یک جریان است. فقط با خواندن یک نقل‌قول یا سخنرانی انگیزشی، تشویق نزدیکان یا نوشتن فهرست انجام کار‌ها نمی‌توانید برای طولانی‌مدت انگیزه‌ی باثباتی پیدا کنید. منظور ما از انگیزه چیزی مثل خورشید است، خودکفا و ماندگار، تامین‌کننده‌ی جریانی از انرژی ثابت به تمام موجودات روی زمین. موتور انگیزه‌ی ما مانند خورشید لایه‌های مختلفی دارد. لایه‌ بیرونی قابل‌رویت است، اما جریان واقعی از لایه‌ درونی آغاز می‌شود که مهمترین لایه است.

اگر بتوانیم موتور انگیزه‌ی خودکفای خودمان را روشن کنیم، می‌توانیم زندگی معنادارتری را تجربه کنیم و از هر لحظه‌ کاری که انجام می‌دهیم لذت ببریم و نقش‌ها و مسئولیت‌هایمان را طاقت‌فرسا نپنداریم. بگذارید برای درک بهتر، موتور انگیزه را به ۳ بخش تقسیم کنیم:

لایه‌ درونی: هدف
لایه‌ پشتیبانی: توانمندکننده‌ها
لایه‌ بیرونی: قدردانی

لایه‌ی بیرونی
لایه‌ بیرونی معروف به قدردانی شامل هر نوع استقبالی می‌شود که می‌تواند انگیزه‌بخش باشد. این انگیزه می‌تواند به شکل احترام یا قدردانی باشد در قالبِ شنیدن تمجید و تحسین از زبان دیگران یا به شکل حمایت عاطفی باشد در قالب تشویق، بازخورد و انتقاد سازنده یا به شکل وابستگی باشد، به عبارتی با همراهان و دوستانی که با آن‌ها اهداف یا مسئولیت‌های مشترک داریم. در تحقیقی که اخیراً انجام شد، دریافتند «پاداش» تاثیر مثبتی بر انگیزه‌ی کاری دارد، اما هیچ رابطه‌ی قابل‌توجهی میان پاداش و رضایت شغلی وجود ندارد. بنابراین، تشخیص انگیزه‌بخش بودن پاداش مهم است، اما پاداش لزوماً سبب شاد کردن شما در یک موقعیت نامطلوب نخواهد شد.

لایه‌ پشتیبانی
لایه‌ی دوم موتور انگیزه از اهداف شما پشتیبانی می‌کند و می‌تواند هسته‌ی انگیزه‌ای را که دارید بزرگتر کند. اساساً، شرایط مطلوبی را برای پیشبرد روان امور فراهم می‌کند. اگر مایل به انگیزه یافتن هستید، توانمندکننده‌های مثبت پاسخ شما هستند که شامل دوستان، خانواده یا هر شبکه‌ی پشتیبانی می‌شود که در زندگی ساخته‌اید.

لایه‌ درونی
مهم‌ترین لایه و نیروی محرک واقعی پشت جریان انگیزه، درونی‌ترین لایه یا لایه‌ی هدف است. هدف چیزیست که انگیزه را از بی‌انگیزگی، برنده را از بازنده و شاد را از غمگین متمایز می‌کند. هسته‌ی انگیزشی شما همان هدف شماست که با دو چیز حفظ می‌شود: معنا داشتن و رو به جلو حرکت کردن. با داشتن این دو به عنوان مبنا، منبع قدرتی خلق می‌شود که به‌طور نامحدود انرژی انگیزشی شما را تغذیه خواهد کرد.

چگونه هدف را زنده نگه داریم؟
معنا داشتن ساده است. اگر می‌خواهید راه انگیزه یافتن را پیدا کنید فقط یک سوال از خودتان بپرسید: چرا به دنبال یک هدف خاص هستم؟ اگر دلیل مبهم یا نامشخص باشد، پس انرژی انگیزشی شما هم به همان نسبت مبهم و نامشخص است. انگیزه برای انجام یک کار به شما انرژی می‌دهد، اما همان انرژی باید در جایی متمرکز باشد (شبیه لایه‌ درونی خورشید، جایی که فشار و دمای آن بسیار زیاد است)، پس بدون یافتن معنا، هیچ مسیری برای تمرکز انرژی شما وجود ندارد.

قرار نیست با یافتن معنا دنیا را تغییر دهید یا تاثیر شگرفی بر جامعه بگذارید. راز کار ِمعنادار ساده است: این کار باید به ارزش فرد یا چیزی که برای شما مهم است بیافزاید.

براساس یک پژوهش، «خلاقیت» یک راه ممکن به سوی معنا یافتن است: «بسیاری از مفاهیم هسته‌ای در حوزه‌ی معنای زندگی از قبیل نیاز به انسجام، اهمیت و هدف یا تمایل به جاودانگیِ نمادین از طریق فعالیت خلاقانه قابل‌دستیابی است».

می‌رسیم به رو جلو حرکت کردن که معنای آن عدم‌توقف و ادامه‌ی حرکت است. مانند یک گلوله‌ی برفی، انگیزه با پیشرفت شتاب می‌گیرد، پس به حرکت ادامه دهید. خوشبختانه لازم نیست پیشرفت عظیم باشد تا متوجه آن شوید. پیشرفت‌های کوچک هم به شما انگیزه می‌دهند به شرطی که قطع نشوند، مثل راننده‌ای که حین حرکت، سرعت کم اما ثابتِ رو به جلو را به ترمز و توقف کامل ماشین ترجیح می‌دهد.

ایجاد یک شاخص پیشرفت ساده نظیر چک‌لیست یا نقاط عطف، راه بسیار خوبی برای تجسم بُرد‌های کوچک و بزرگ شماست. توجه کردن به این پیشرفت‌ها به مغز کمک می‌کند آن‌ها را به رسمیت شناخته و تصدیق کند تا در مقابل به شما انرژی انگیزشی بدهد.

به همین دلیل بازی‌های ویدئویی اعتیادآورند، چون در جای‌جای این بازی‌ها شاخص پیشرفت وجود دارد. حتی اگر پیشرفت در دنیای کاملاً مجازی باشد، باز هم مراکز انگیزشی مغز را تحریک می‌کند.

امروز چه چیزی شما را وادار به کار می‌کند
چند لحظه هم که شده به این فکر کنید که تا الان به کجا رسیده‌اید؟ یک جنبه از زندگیتان را درنظر بگیرید که دوست دارید در آن بیشتر پیشرفت کنید. مثلاً به شغل کنونی‌تان فکر کنید. با همان «چرا؟» شروع کنید. دلایل اینکه چرا در این شغل هستید یادداشت کنید. سپس به هسته‌ انگیزه یا هدفتان فکر کنید.

یادداشت کنید که چه چیز معناداری در این شغل وجود دارد و چه ویژگی‌هایی دارد که به پیشرفت شما در زندگی کمک می‌کند. پس از آن مقایسه کنید. آیا شغل فعلی شما در جهت پیشرفت شما در راه رسیدن به اهدافی که نوشته‌اید کمکی به شما می‌کند؟ اگر پاسخ مثبت است، پس در مسیر درستی قرار دارید. اگر منفی است یا زندگی شما در مسیری که می‌خواهید قرار ندارد، نترسید. به معنای واقعی کلمه تلاش کنید تا روی نقاط منفی تمرکز نکنید. اهدافتان را مجدداً مرور کنید و در جهت مثبت هدف‌گذاری کنید حتی اگر این هدف‌گذاری گام کوچکی به نظر برسد.

کلام آخر
شادی واژه‌ مبهم یا توهمی نیست که مدام در جستجوی یافتنش باشید. همین که انگیزه‌ واقعی زندگیتان را پیدا کنید، یک گام به شادی و یافتن معنا در هر کاری که انجام می‌دهید نزدیک‌تر می‌شوید. شاید تاکنون برای حفظ انگیزه راه‌های زیادی را امتحان کرده باشید که هیچ کدام نتیجه‌بخش نبوده‌اند. دلیلش اینست که آن راه‌ها فقط تغییرات تدریجی ایجاد می‌کنند، تغییر دائمی نیازمند یک رویکرد جامع است، رویکری که فقط روی یک حوزه از زندگیتان یا تغییر یک بخش از روزمرگی‌ها یا فعالیت‌هایتان تمرکز نکند.

شاید به دنبال تغییر اساسی هستید، اما احساس می‌کنید گام بسیار بزرگ یا قلمروی ناشناخته‌ای پیش روی شماست که در این نقطه از زندگیتان جرات قدم برداشتن به سمت آن را ندارید. حقیقت اینست که ارتقاء سطح زندگی این‌قدر پیچیده نیست، اگر حاضرید نخستین گام به سوی رسیدن به هدف زندگیتان را بردارید زمان یادگیری «انگیزه یافتن» همین حالا است!

پایان پیام/

اگر به کارآفرینی علاقه‌مند هستید از این رسانه دیدن کنید
منبع
lifehack.orgمیگنا

پایگاه خبری موفقیت شناسی

هدف ما امیدآفرینی در جامعه و ایجاد حس خوب و مثبت است

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا