دانشگاهها دستاوردهای مهم اعضای هیات علمی خود را در هر سال منتشر کنند/ اگر استاد توانایی تولید علم نداشته باشد به نسل چهارم دانشگاهها نخواهیم رسید
به گزارش پایگاه خبری موفقیت شناسی، محمدعلی نژادیان عضو باشگاه پژوهشگران جوان و نخبگان دانشگاه آزاد اسلامی در یادداشتی نوشت: امروز علوم انسانی و سیستم آموزشی ما در پیچ خطرناکی قرار دارد. در نتیجه نیاز است که برای انگیزه بیشتر در تولید علم، دانشگاهها دستاوردهای مهم و کاربردی اعضای هیات علمی خود را در هر سال منتشر کنند. زیرا، اگر استاد توانایی تولید علم نداشته باشد، نمیتواند دانشجوی فعال، عالم و مشتاق به تولید علم تحویل جامعه دهد و به تبع آن به نسل سوم و چهارم دانشگاهها نخواهیم رسید.
دانشگاههای نسل چهارم (اجتماعمحور) مأموریت دارند تا در شکلدهی آینده جامعه خود ایفای نقش کرده و تمدنسازی کنند. دانشگاههای نسل چهارم را میتوان «تعالیمحور» نیز نامید. یعنی دانشگاههایی که باعث رشد و شکوفایی ایران در همه زمینهها شود. اما، باید توجه داشته باشیم اگر مقالههای علمی یکی پس از دیگری پذیرش و منتشر شود ولی برای جامعه ایران کاربردی نباشد، فقط رتبه تولید علم ایران را در جهان بالا بردهایم و طی چند سال آینده از لحاظ کیفی، شاهد یک جامعهی فرهیخته، رو به رشد و پیشرفته نخواهیم بود.
دانشگاههای نسل چهارم میتوانند با تشخیص این که کشور در موضوعات مختلف و در ابعاد داخلی، منطقهای و بینالمللی (در چه وضعیتی بوده، در چه وضعیتی هست و در چه وضعیتی باید باشد) و همچنین با بررسی و تحلیل (نقاط قوتها، نقاط ضعفها، فرصتها و تهدیدها) مسیر سیاستها و تصمیمگیریها را به سمتی سوق بدهند که کشور علاوه بر پیشرفت در همه زمینهها بتواند موقعیت خود را در منطقه و نظام بینالملل حفظ نماید. از کاربردهای دیگر دانشگاههای تعالیمحور ، بومیسازی کاربردهای علوم جدید است، زیرا فناوریهای جدید ممکن است آثار مثبت و منفی بسیاری در جوامع داشته باشند و کوچکترین غفلت باعث سوءاستفاده و ایجاد ناهنجاری خواهد شد.
اگر دانشگاهها منابع درسى و جزوههاى مدرسان خود در حوزه علوم انسانى را بهطور دقيق در قبل از شروع هر ترم بررسى نكنند، خيانت غيرقابل بخشش به جامعه بشرى كردهاند. اگر قرار باشد يك مدرس دانشگاه يك جزوه ناقص كه معلوم نيست منابع درستى داشته باشد را از اینترنت كپى كند و چندين ترم نيز همان را تدريس نمايد، علاوهبراين كه توقع پيشرفت علم نبايد داشته باشيم، بلكه بايد شاهد سقوط جامعه باشيم. امروزه در دنيا، دانشگاههاى نسل چهارم مطرح شدهاند كه به دنبال تمدنسازى و حل مشکلات جامعه هستند و ما هنوز در دانشگاههاى نسل اول و دوم ماندهایم.
در اینجا هدف بنده از بررسی و هشدار درباره (علوم انسانی و بهطور کلی سیستم آموزشی کشور) این نیست که تا چه حد شرقی یا غربی هست؟ تا چه حد اسلامی یا غیر اسلامی هست؟ و چه مقدار انقلابی یا غیر انقلابی هست، زیرا بررسی از این زاویه خود مبحثی مفصل است، بلکه میخواهم بگویم که:
در مجموع سیستم آموزشی ما بهطور مطلوب نتوانسته است که انسان را به خودش معرفی کند و نتیجه آن وجود برخی دانش آموختگانی است که تک بعدی و بدون (مهارت های لازم، خلاقیت و تفکر کارآفرینی) وارد جامعه میشوند و متاسفانه این موضوع علاوه بر قشر دانشجو، بعضا در اساتید دانشگاهها نیز مشاهده میشود!
از این فرصت استفاده میکنم و پیشنهاد میدهم که زندگینامه دانشمندان و علمای قدیم از جمله «ابن سینا» در واحدهای عمومی دانشگاهها گنجانده شود تا دانشجویان ببینند که میشود یک انسان «همه چیزدان» باشد و تک بعدی نباشد و میتوانند همچون ابن سینا با استدلالهای شخصی و تحقیق و پژوهش، در علوم مختلف، تحول ایجاد کنند!
حال چرا یک عده فکر میکنند، این نبوغ فقط برای ابن سینا بوده است، در صورتی که ظرفیت انسان بینهایت است…؟!
علاوه بر نقص سیستم آموزشی، یک عده اسیر در روزمرهگیها هستند و البته برخی از انسانهای تک بعدی یک خط قرمز به دور تواناییهای خود و دیگران میکشند و برای توانایی انسان حد و مرز تعیین میکنند! در واقع این افراد نمیتوانند درک کنند که ظرفیت انسان نامحدود است و هر کاری که اراده کند، میتواند به بهترین حالت ممکن انجام بدهد! معمولا این اشخاص نمیتوانند خلاق باشند، زیرا با محدودیت ذهنی مواجه هستند. ازاینرو، یکی از راههای خودشناسی در دانشجویان اضافه شدن زندگینامه علمای برجسته قدیم و یا حتی جدید است!
یک روز جمله ای را خواندم که بسیار درست و دقیق بود:
«تعلیم و تربیت، قبل از آن که چیزی به انسان بیافزاید، باید انسان را متوجه درون خود کند»
لذا با وضعیت فعلی (سیستم آموزشی، علوم انسانی، منابع درسی، نحوه تدریس و تفکرات برخی از اساتید) اگر دانشجو صرفا به منابع و دروس ارائه شده در دانشگاه اکتفا کند و خود به تحقیق و پژوهش نپردازد و در پی کسب مهارتهای مختلف نباشد، پس نمیتوان انتظار داشت که اگر فردی وارد دانشگاه شد و یک مدرک در مقطع تحصیلات تکمیلی اخذ کرد، وی به درجات عالیه برسد و موفق شود!
بعضی اوقات بهدلیل این که سیستم آموزشی، نتوانسته بهدرستی انسان را به خودش معرفی کند، افراد را از خودشان بیشتر دور میکند و نتیجه آن میشود: مدرک بدون درک درست از خویشتن!
وقتى فرد معنى واژهها را در لغات، اصطلاحات و تعاريف درست ياد نگيرد و گرفتار مكاتب مختلف، از نوع روشنفكراى منسوخ شده در هر علمى شود، نتيجهاش مشاوره كوركورانه و غلطی مىشود كه ممكن است جوامع و حتى يك نسل را به قهقرا بكشاند.
فاجعه در جايى اتفاق میافتد كه افراد به اصطلاح تحصيل كرده فقط دروس خود را حفظ كنند و بدون اينكه خودشان (قدرت تجزيه و تحليل) داشته باشند، بخواهند ديگران را راهنمايى كنند.
دقيقا مثل پزشكى كه درد و مرض را درست متوجه نمىشود و به جاى اينكه مثلا براى قلب دارو بدهد، براى معده دارو تجویز مىکند. اين موضوع در خصوص جامعهشناسى، روانشناسى، اقتصاد و … نيز صادق است.
بدتر از اشتباه در درمانهاى جسمى، اشتباه در درمانهاى روحى و فكرى است. زيرا، نتيجه داروى اشتباه در بيشتر اوقات زود خود را نشان مىدهد ولى نتيجه و آثار نسخههاى اشتباهى در حوزه فكر و انديشه، ممكن است تا سالها پنهان باقى بماند.
سیستم آموزشی و مسیر رفع جهل
جهل به دو صورت جهل بسيط و جهل مركب است.
جهل بسیط: اين نوع از جهل، مقابل جهل مركب بوده و به این معنا است كه انسان چیزی را نداند و متوجه جهل و نادانی خودش باشد، مانند این که نمیداند در کره مریخ موجود زندهای هست یا نه و به این ناآگاهی خود علم دارد، در نتیجه، برای او یک جهل بیشتر نیست. پس جهل بسیط به معنی جهل شخص آگاه به جهل خویش است.
جهل مرکب: اين نوع از جهل، مقابل جهل بسيط بوده و به این معنا است که انسان چیزی را نداند و به نادانی خویش نیز توجه نداشته باشد، بلکه اعتقاد داشته باشد از کسانی است که به آن امر آگاهی دارد. مانند کسانی که اعتقادات فاسد دارند و خیال میکنند به حقایق آگاهاند، در حالی که در واقع ناداناند. پس در واقع جهل مرکب به معنی جهل شخص غیر آگاه به جهل خویش است.
سيستم آموزشى ما از مهدكودك تا دانشگاه و حتى رسانهها و مراكز فرهنگى باید در رفع جهل و توليد علم و محتوى درست و به روز پيش بروند. وقتى برخى مشاوران، معلمان و استادان ما، منشاء توليد محتواى خود را از مكاتب و منابع منسوخ شده تغذيه كنند، چه توقعى از پيشرفت جامعه و موفقيت فردى مىتوان داشت؟!
اگر در مسائل مربوط به علوم پايه اشتباهى رخ دهد، میتوان آن را بهعنوان خطا تلقی کرد و با آزمايشهاى بيشتر به نتايج درستتر رسيد ولى در علوم انسانى كه مباحث انديشهای در متن کار است، اگر اشتباهى رخ دهد، انواع خرافات و اعتقادات مسموم و مذموم توليد مىشود كه ممكن است يك جامعه را براى سالها و قرنها به انحطاط بكشاند و بنيان خانوادهها را دگرگون كند.
سيستم آموزشى ما بايد به سمتى پيش برود كه قدرت تجزيه و تحليل را داشته باشد، منابع درسى در حوزه علوم انسانى بهروز شود و هنگام دادن مجوز براى مشاوره، رسانه، تدريس و… صلاحيت علمى افراد و نوشتارهاى آنها بهدرستى و دقيق مورد بررسى قرار گيرد.
وضعیت دروس عمومی دانشگاهها!
در خصوص دروس عمومی دانشگاه نیز سالهاست میبینم که آن اثری که باید در دانشجویان رشتههای مختلف ایجاد کند، حاصل نمیشود و آنها شوق و اشتیاق زیادی از خود نشان نمیدهند! البته فکر میکنم بیشتر به دلیل نحوه نگارش، نحوه آموزش و ارائه این دروس است که نیاز به کارشناسی و بررسی مجدد دارد! اهمیت این واحدهای عمومی به این دلیل است که تمام رشتههای آموزشی در دانشگاههای ایران دارای این دروس است و عمومیت دارد!
حال جای سوال است که چرا در بین دانشجویان در خصوص واحدهای عمومی به جای لفظ «دروس درکی» واژه «دروس حفظی» رایج است؟!
در نتیجه باید در نظر داشته باشیم راه «تمدن سازی» از دانشگاه میگذرد و اگر در حوزه علوم انسانی و سیستم دانشگاهها کوتاهی کنیم، با توجه به جنگ نرم و سفسطههای رسانههای معاند، مدیون نسلهای آینده و همچنین ایثارگران خود خواهیم بود!
منبع: قسمتهایی از این یادداشت قبلا در مصاحبه اینجانب با خبرگزاریهای فارس و خبرگزاری دانشگاه آزاد اسلامی منتشر شده است.
بیشتر بخوانید:
تعریف و تقسیمبندی علم/ تفاوت علوم انسانی و علوم اجتماعی
تعریف فناوری و دانش/ آیا دانش وسیعتر از علم است؟
سیستم آموزشی ما بهطور مطلوب نتوانسته انسان را به خودش معرفی کند
موانع رسیدن به دانشگاه های نسل چهارم
چگونه کتاب بنویسیم؟/ شیوهنامه جامع نشر کتب علمی دانشگاه آزاد اسلامی چگونه است؟
محمدعلی نژادیان
www.successology.ir