محمدعلی نژادیان: جامعه و فرهنگی که «عدم موفقیت در کارآفرینی» را تجربه یادگیری مفید میداند، در مسیر درستی قرار دارد
نژادیان: در ايران بهدليل نوع برخوردهاى اشتباه از دوران کودکی و آموزشهاى نادرست، بعضی اوقات شاهد این موضوع هستیم که افراد بیشتر از آن که مشوق و حامی یکدیگر باشند، بهدنبال مچگیری و برجسته کردن نقاط ضعف یکدیگر هستند و چه بسا یکی از دلایل فسادهای اقتصادی در چنین جوامعی این باشد که فرد میخواهد به هر قیمتی ثابت کند که فردی موفق است. در صورتی که اگر مردمان یک کشور بدانند که ریسک در کارآفرینی اجتنابناپذیر است، آن جامعه بسیار سالمتر پیش خواهد رفت.
به گزارش پایگاه خبری موفقیت شناسی به نقل از کارآفرینی پرس، محمدعلی نژادیان در یادداشتی نوشت: نوآوری یکی از ارکان شکلگیری مفهوم کارآفرینی است و نوآور کسی است که راههای نرفته را امتحان میکند. کسی است که اولینبار راهی را طی میکند و حتی دیگران را از مخاطرات یک راه مطلع میکند و این یعنی یک فرد کارآفرین خطرپذیر است.
برخى افراد فكر مىكنند كه اگر ديروز يك نظرى داشتند و امروز به نتيجه ديگرى رسيدهاند، نبايد بيان كنند یا اگر در کاری به نتیجه نرسیدند، پس نباید تجربه آن را بگویند. زيرا، تصور آنها بر این است که احتمال دارد مردم درباره او اشتباه فكر كنند و بگويند كه وى كم توجه، کم تجربه و كم سواد است. در صورتى كه اگر ذهنى دچار انجماد نشده باشد و هر روز انديشهاى نو (با توجه به شرايط و اتفاقات روز) توليد كند، يك ذهن فعال و صاحب آن داراى استعدادهاى برتر است.
بعضی اوقات فردی به درستی برنامهریزی میکند ولی عوامل محیطی و حوادث غیرمترقبه باعث میشود فرد به هدف خود نرسد. از جمله قوانین و مقررات جدید، پایین بودن فرهنگ کار تیمی و یا حتی ممکن است فرد دچار خطای ادراکی شود و به نتیجه نرسد. پس هيچ ايرادى ندارد برای رشد جامعه عدم موفقیتهای خود را بیان کنیم و حتى در حوزه اندیشه نیز اگر بهدليل اطلاعات كم و ناقص يا خطاى ادراكى مطلبى را به اشتباه بيان كرديم، بعد اعلام كنيم كه آن انديشه قبلى در اين خصوص درست نبوده است و برداشت اشتباه داشتهام و درستتر این است كه به فرض اينگونه ببينيم يا بيانديشيم.
اين موضوع دو طرف دارد؛ يكى خود فردى كه اهل انديشه و بيان است بداند كه نبايد دچار انجماد فكرى و افسردگی شود و دوم اين كه مخاطبان نيز نبايد يك ذرهبين بهدست گرفته و فقط ضعفها را بيابند و برجسته كنند. زیرا، اگر جامعهاى به اين سمت برود در بلندمدت افرادى كه اهل تفكر و عمل هستند كمكم از بيان نتايجى كه از تحقيقات و تفكرات خود بهدست آوردهاند اجتناب میکنند و در بلندمدت آن جامعه دچار ركود فكرى و عملکردی مىشود.
امروز فقط آموزش کارآفرینی کافی نیست، بلکه ما باید در جامعه اشتیاق کارآفرینی را ایجاد کنیم. البته در کنار آموزش و اشتیاق نیز باید به تقویت «خودکارآمدی کارآفرینانه»، «بهبود نظام ملی نوآوری» و «تفکر سیستمی» توجه کنیم تا افراد با آگاه شدن از موانع کارآفرینی دلزده نشوند و بتوانند بر موانع غلبه کنند.
آنتوان دوسنت اگزوپری میگوید:
اگر میخواهید یک کشتی بسازید، مردم را به سراغ بریدن درختان نفرستید و به آنها دستور ندهید وظیفه محول نکنید بلکه فقط به آنها اشتیاق به عظمت بیپایان دریا را بیاموزید.
اما، به غیر از سیستم آموزشی و اداری کشور ما باید ببینیم فرهنگ جامعه ایران چقدر انگیزه دهنده است، آیا مردم ما در روابط خود برای یکدیگر اشتیاق و انگیزه ایجاد میکنند؟ این موضوع که نیاز به قانون و مجوز ندارد حداقل خودمان به خودمان رحم کنیم.
در نتیجه برای ترويج کارآفرينی به توسعه فرهنگ کارآفرینی و ايجاد فضای کارآفرينانه در جامعه نیاز داریم که البته جزء اهداف بلندمدت باید باشد و در کوتاه مدت نیز، باید افزايش انگيزه، مهارت و تمايل افراد به کارآفرینی را تقویت نماییم.
بیشتر بخوانید:
- تفکر سیستمی چیست؟
- محمدعلی نژادیان: برای دکتری کارآفرینی، دانشآموختگان کارشناسی ارشد رشتههای غيركارآفرينى را جذب نکنید
پایان پیام/