محمدعلی نژادیان: مرحوم «سعید راد» بر روی رفتارهای اجتماعی بسیار حساس بود/ از این که بر روی سی‌دی «فریدون فروغی» عکس خود را دید ناراحت شد

نژادیان: اوایل دهه ۸۰ با «سعید راد» آشنا شدم. تقریباً در یک بازه‌ زمانی اکثر روزها در ارتباط بودیم. از خصوصیات بارز او که شاید مردم ندانند توجه زیادی بود که به اصول، قوانین و رفتارهای اجتماعی داشت و بسیار انسان رکّی بود.

به گزارش پایگاه خبری موفقیت‌شناسی، محمدعلی نژادیان در یادداشتی نوشت: اوایل سال ۱۳۸۰ مدیر یکی از شرکت‌های بزرگ تولیدی بودم. آن زمان سعید راد تازه به ایران آمده بود و به‌واسطه سرمایه‌گذاری آن شرکت بر روی فیلم «دوئل» و رفاقت با صاحب مجموعه، باعث شد روابط ما نیز نزدیک شود.

سعید راد از همان موقع که به ایران برگشت به ورزش اهتمام ویژه‌ای داشت. اوایل دهه ۸۰ حدود ۶۰ سال سن داشت، و روزی ۲ بار (صبح و عصر) به «بام تهران» برای پیاده‌روی می‌رفت و بسیار به تغذیه خود حساس بود.

تجربه روابط ما محدود به حضور در شرکت نبود، بعضی اوقات حتی به مسافرت یا در محیط‌های مختلف می‌رفتیم. یادم می‌آید زلزله «بم» تازه رخ داده بود، یک روز عصری آمد شرکت و گفت بیا برویم سینما میدان ولیعصر، همه هنرمندان قرار است بیایند تا برای زلزله‌زدگان کمک‌های مردمی جمع کنند. در سینما مرحوم عزت‌الله انتظامی، سرکار خانم پوران درخشنده، سرکار خانم مهتاب کرامتی، سرکار خانم کتایون ریاحی و بازیگران دیگر بودند ولی استقبال جوانان از سعید راد بی‌نظیر بود. حتی یک دختر خانمی شناسنامه‌اش را درآورد و اصرار داشت سعید راد در شناسنامه او امضاء کند که البته این کار را نکرد.

سعید راد بر روی رفتارهای اجتماعی بسیار حساس بود. یک روز برای یک پروژه‌ای صبح زود به «منجیل» رفتیم. در حین برگشت بعد از منجیل به‌سمت تهران، یک خودرو به‌طور وحشتناکی خروجی را دور زد و نزدیک بود که تصادف بدی رخ بدهد. با این‌که بسیار خسته بودیم ولی گفت این راننده باید ادب شود، اگر ما کوتاه بیاییم جان یک نفر دیگر را می‌گیرد. خلاصه، ۳ ساعت در کلانتری حضور داشتیم. در این سفر، در تمام مدت تا شب که برگشتیم خاطرات خود را بازگو می‌کرد، حتی با این‌که سال‌ها از کارهای او می‌گذشت ولی چنان با انگیزه، با علاقه و محکم صحبت می‌کرد که احساس می‌کردم الان در سر صحنه فیلم‌برداری هستم. خیلی به بازیگری تعصب داشت.

یک روز بر روی سی‌دی آهنگ‌های فریدون فروغی عکس خود (در فیلم تنگنا) را دید و بسیار ناراحت شد و به بنده گفت: «باید عکس خودش را می‌گذاشتند». برای فریدون فروغی ارزش زیادی قائل بود. به نظرم برخلاف چهره بسیار جدی که همه می‌دیدند، کوهی از احساس در درون او بود.

بعد از حدود دو سال که از آشنایی ما گذشته بود، فکر می‌کنم 1383-1382 بود، یک روز عصری در حال صرف عصرانه بودیم که گفت می‌خواهم یک اعترافی کنم! گفتم خیر است ان‌شاءالله! گفت زمانی که آمدم شرکت و تو را دیدم پیش خودم گفتم صاحب مجموعه چرا یک جوان کم‌سن و سال را مدیر کرده ولی الان اعتراف می‌کنم خصوصیات و توانایی‌هایی داری که هر کسی ندارد. به‌هرحال انسان شفافی بود. آنچه در قلب و ذهنش بود را بدون نگرانی بیان می‌کرد که قطعاً هموطنان نمونه‌هایی از صحبت‌های او درباره اعتقاداتش را در رسانه‌ها دیده یا شنیده‌اند.

در نهایت امیدوارم که جامعه هنری و متولیان هنر و سینما به‌طور شایسته او را بدرقه کنند. به‌هرحال سعید راد قسمتی از تاریخ سینمای ایران است و نیاز است که یاد و خاطره او را گرامی بداریم. روحش قرین رحمت الهی!

پایگاه خبری موفقیت شناسی

هدف ما امیدآفرینی در جامعه و ایجاد حس خوب و مثبت است

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا