چرا «مامان» و «بابای» حیوانات میشویم؟/ هر ۱۰ ایرانی یک حیوان خانگی دارد
پرونده ای درباره یک اتفاق هولناک؛ اتفاقی که باعث می شود حیوانات خانگی جای فرزندانمان را بگیرند.
به گزارش پایگاه خبری موفقیت شناسی به نقل از تبیان، این روزها پتها یا حیوانات خانگی جایگاه بیشتری در بین بعضی خانوادههای ایرانی پیدا کردهاند به طوری که حتی اگر خودمان در خانهمان عضوی از خانواده پتها نداشته باشیم احتمالا در بین اطرافیان و بستگان کسی را داریم که از حیوانات خانگی نگهداری میکند. این در حالی است که تا دو دهه پیش، تصویر ذهنی ما از حضور حیوانات در خانه، تنها در فیلمها و انیمیشنهای خارجی خلاصه میشد. امروزه اما نگهداری از حیوانات در منزل تبدیل به یک سبک زندگی برای طبقه متوسط شده و حتی از مرزهای طبقات مرفه جامعه عبور کرده و به تمام لایههای اجتماعی کشور در شهرهای کوچک و بزرگ رسیده است. اتفاق که شاید به خودی خود چیز عجیبی نباشد اما نتایج هولناکی دارد.
تا دو دهه پیش نگهداری از سگ و گربه در آپارتمان، موضوعی غیرعادی تلقی میشد اما امروز دامنه این موضوع از این مسائل فراتر رفته و به نگهداری از کروکودیل، مار، خرس، سنجاب، میمون و… تبدیل شده است؛ موضوعی که از یکسو آسیبی فرهنگی و اجتماعی محسوب شده و از سوی دیگر ریسک ایجاد مشکلات بهداشتی و انتقال بیماریهای مشترک بین انسان و حیوانات رافراهم کرده است. علاقه عمیق، حمایت و عشق به حیوانات هر چند به خودی خود امری پسندیده است اما موضوع وقتی نگران کننده و حتی خطرناک میشود که پتها یا حیوانات خانگی جای فرزند را برای زوجها و خانوادهها بگیرند.
موضوع خلأهای عاطفی و تغییر ساختارهای خانوادگی و فرار زوجها از فرزندآوری یکی از آسیبهای جدی سالهای اخیر جامعه است. این موضوع که با بهانههای مختلف در حال گسترش است، باعث شده تا خانوادهها علاقهای به ورود فرزند به زندگی خود نداشته و جای خالی فرزند را با محبت کردن به حیوانات پر کنند. از سوی دیگر، بسیاری از خانوادههای تک فرزند، در زمان مواجهه با تنهایی و نداشتن همبازی فرزندشان، نگهداری از حیوانات خانگی را راهحلی مناسبتر از آوردن خواهر و برادر برای کودکشان میبینند و انتخاب همبازی از جنس حیوانات برای فرزندان را راهی مناسبتر از وقت گذاشتن برای کودک میدانند.
البته باید به این نکته هم توجه داشت که علاقه به نگهداری از حیوانات خانگی در دنیای امروز با چاشنی چشم و همچشمی با اطرافیان، همسایه و اقوام هم همراه شده و به نوعی یک ژست اجتماعی به حساب میآید. از طرف دیگر، نگهداری از پتها موضوعی است که از طریق شبکههای مختلف ماهوارهای و شبکههای اجتماعی هم با شدت زیادی تبلیغ میشود و همین موضوع باعث میشود تا به نمایش گذاشتن حیوانات خانگی بهویژه سگ و گربه در مکانهای عمومی به یک عادت روزمره تبدیل شود که این مساله میتواند نشاندهنده عمق نفوذ سبک زندگی غربی در جامعه باشد. جالب اینکه رسانههای فارسی زبان خارج از کشور هم طی سالهای اخیر نقش ویژهای درگسترش فرهنگ حیوان پروری در بین خانوادههای ایرانی داشتهاند.
یکی از عیانترین انواع تبلیغ در نگهداری از حیوانات خانگی بر عهده شبکه فارسی زبان منوتو بود. تا جایی که مجریهای این شبکه با هویت بخشی به پتهایشان و باز کردن پای آنها در برنامهها طوری روی مخاطبان این شبکه تاثیر گذاشتند که با مرگ سگ مجری معروف زن این شبکه، عده زیادی در شبکههای اجتماعی با تسلیت گفتن بابت از دست رفتن این حیوان خودشان در غم مجری شریک دانستند!
همچنین این شبکهها در تلاشند تا با روی آنتن بردن برنامه و گزارشهایی از مزایای نگهداری حیوانات در منزل، افرادی را که از این نماد سبک زندگی غربی پیروی میکنند انسانهایی روشنفکر، اجتماعی و دارای فهم و درکی بالاتر از دیگر افراد جامعه نشان دهند. البته نباید از نظر دور داشت که نگهداری این قبیل حیوانات در منزل و بهویژه در مجتمعهای مسکونی به دلیل عدم همخوانی با فرهنگ ایرانی، اسلامی، عموما با نارضایتی همسایهها و افراد حاضر در مکانهای عمومی روبهرو میشود؛ اما کمتر چیزی که در این میان به آن توجه میشود، توجه به حقوق متقابل افراد در محل زندگی و مکانهای عمومی است.
در ایران متاسفانه گونههای جدیدی از خانواده در حال شکلگیری است؛ مانند مجردی یا زوجزیستی که در این میان کودک نقشی ندارد و اکثر این افراد به دلیل نداشتن فرزند به سمت و سوی نگهداری از حیوانات میروند و جای خالی فرزند را با نگهداری از حیوانات پر میکنند.
نگهداری از حیوانات خانگی انکار پدری و مادری است، انسانیت ما را کم و نوع بشر را محو میکند. در اینفوگرافیک این شماره از مجله اینترنتی «مکث» به بررسی آماری گرایش به نگهداری حیوانات خانگی، مخالفت با گسترش این پدیده در بین شهروندان و مقایسه هزینههای نگهداری از حیوانات در مقایسه با هزینههای یک کودک در خانواده پرداختهایم.
گرایش به نگهداری حیوانات خانگی به جای فرزندآوری مسئلهایست که تبدیل به دغدغه مهم دولتها در ایران و سراسر جهان شده است. علاوه بر افزایش نگرانیها برای کاهش جمعیت در داخل کشور بسیاری از چهرههای مذهبی و سیاسی در خارج از مرزها هم جایگزینی حیوانات خانگی به جای فرزند را تقبیح کردهاند و نسبت به آن اظهارنظرهایی داشتهاند. به عنوان مثال رهبر کاتولیکهای جهان تاکید کرده که جایگزین کردن حیوانات خانگی به جای کودکان «انسانیت ما را میگیرد». او طی یک سخنرانی در واتیکان تاکید داشته: «امروز ما نوعی خودخواهی میبینیم که بعضیها بچه نمیخواهند. گاهی یکی دارند و بس، اما سگها و گربههایی دارند که جای بچهها را میگیرند. این ممکن است مردم را بخنداند، اما یک واقعیت است. نگهداری از حیوانات خانگی انکار پدری و مادری است، انسانیت ما را کم و نوع بشر را محو میکند».
در اینفوگرافیک این شماره از مجله اینترنتی «مکث» به بررسی آماری گرایش به نگهداری حیوانات خانگی، مخالفت با گسترش این پدیده در بین شهروندان و مقایسه هزینههای نگهداری از حیوانات در مقایسه با هزینههای یک کودک در خانواده پرداختهایم.
45 درصد
در جهان حدود دو میلیارد حیوان خانگی شامل بیش از ۹۰۰ میلیون سگ خانگی و ۶۰۰ میلیون گربه خانگی وجود دارد. مابقی این مقدار شامل پرندگان و ماهی های زینتی است. این آمارها بیشتر از طریق گردش مالی ثبت میشود. یکی از مراکز جهانی دامپزشکی اعلام کرده که بین ۳۵ تا ۴۵ درصد مردم جهان حیوان خانگی دارند.
8 میلیون پت
بنا بر برآورد رئیس جامعه دامپزشکان ایران در سال گذشته چیزی بین ۶ تا ۸ میلیون حیوان خانگی از نوع سگ و گربه و … در کشور وجود داشته است. همین برآورد میگوید از هر ۱۰ ایرانی یک نفر حیوان خانگی دارد.
400 درصد
در سال ۸۸ آماری اعلام شد که طبق آن یک میلیون حیوان خانگی در کشور وجود داشت، الان حداقل حدود ۳ تا ۴ میلیون سگ خانگی در ایران وجود دارد. طی ده سال گذشته صنعت حیوانات خانگی رشد ۳۰۰-۴۰۰ درصدی را تجربه کرده است.
100 میلیارد دلار
درحال حاضر روند تکثیر و نگهداری و صنعت حیوانات خانگی در دنیا تا سال ۲۰۲۰ رو به رشد فزاینده است. پیشبینی میشود در تا ۲۰۳۰ در کشور آمریکا بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار گردش مالی ایجاد شود».
23 درصد
با وجود افزایش آمار نگهداری از حیوانات خانگی در ایران، در مجموع سطح علاقهمندی مردم به نگهداری از حیوانات در منزل پایین بوده است. به طوری که صرفا ۲۳ درصد از مردم به نگهداری از حیوانات ابراز علاقه کردهاند.
67 درصد
مردان بیشتر از زنان از نگهداری حیوانات خانگی در منزل استقبال میکنند. بر همین اساس آمار نگهداری حیوانات خانگی در بین مردان ۶۷ درصد و در بین زنان ۳۳ درصد است.
پراکندگی حیواناتخانگی نگهداری شده در خانهها
بر اساس آمار به دست آمده از پاسخ دهندگان به نظرسنجیها در مطالعات میدانی، بیشترین پاسخدهندگان (۵۸ درصد)، میگویند در خانه از سگ نگهداری میکنند، و پس از آن ۳۸ درصد میگویند از گربه نگهداری میکنند.
انواعی از پرندگان (۲۱ درصد)، آبزیان (۶ درصد) و خرگوش (۳ درصد) در مراتب بعدی قرار دارند.
عدهای از پاسخدهندگان به نگهداری همستر، لاک پشت، خوکچه هندی و نوعی خزنده اشاره کردهاند.
64 درصد
۶۴ درصد از پاسخدهندگان میگویند حیوان خانگی خود را از خانه بیرون میبرند. در مقابل ۳۶ درصد میگویند حیوان خانگی خود را بیرون نمیبرند.
600 مرکز
در شهر تهران ۴۰۰ تا ۶۰۰ مجموعه فعال و بزرگ در حوزه حیوانات خانگی وجود دارد که میتواند فروشگاه لوازم ، کلینیک، پرورشدهنده یا توزیع کننده باشد. علاوه بر این آمار غیررسمی هم برای اشتغال در این حوزه وجود دارد.
بر اساس آمار بین سن افراد و گرایش به نگهداری از پتها رابطه عکس وجود دارد. بر این اساس هر چه سن افراد افزایش پیدا میکند، علاقهمندی به نگهداری از حیوانات خانگی در آنها کاهش پیدا میکند.
در موضوع حیوانات خانگی جنبههای درمانی هم مطرح است. در چند دانشگاه ایران تحقیقاتی صورت گرفته که طبق آن نگهداری حیوانات خانگی و تعامل سالم با حیوانات، باعث سلامت بیشتر روان و حتی سلامت بالینی افراد میشود، این تاثیر روی افراد سالخورده و کودکان بیشتر است. اما نه وقتی پت جای فرزند را بگیرد.
حیوانات خانگی میتوانند ناقل بیماری باشند. حیواناتی که در گروه اگزوتیک یا گربه ها، سگ ها، خزندگان و پرندگان هستند میتوانند ناقل بیماری هایی از جمله انگل ها، عفونت های قارچی، آلودگی باکتریایی، مسایل آلرژیک و ویروسی باشند. یکی از مشکلات نگهداری حیوانات خانگی این است که اگر اصول بهداشتی که در دامپزشکی کاملا پیشبینی و نشانههای آن معرفی شده رعایت نشود میتواند باعث بروز مشکلات این چنینی شود.
فرار از مسئولیت مهم ترین عامل پت به جای فرزند
در یک دهه اخیر مطب های روانشناسان پر شده از زوج های جوانی که به جای فرزندآوری به حیوان خانگی روی آورده اند و همین که درباره علت بچهدار نشدنشان از آنها میپرسی، میگویند: «همین گربه و سگ و ..، بچهمان است، نه جلوی دست و پایمان را میگیرند و نه مزاحم خواب و خوراکمان میشوند». طبق نظر کارشناسان، روی آوردن بسیاری از زوجها به نگهداری از حیوانات خانگی فرار از مسئولیت است چرا که اگر بحث اقتصادی برای آنها مطرح بود، هزینههای سرسامآوری را صرف نگهداری حیوانات نمیکردند. در این گزارش با گفت و گو با دکتر مژده خنجری، روانشناس سلامت خانواده ، این موضوع را از دید روانشناختی بررسی کرده ایم.
نگهداری از حیوان هم مسئولیت دارد اما مسئولیت حیوان کجا مسئولیت فرزند کجا. دکتر خنجری در این باره می گوید: «گاهی تصور می کنیم این رویکرد برگرفته از فرهنگ غرب است اما جالب است بدانید با وجود فراگیر شدن آن ، این اتفاق حتی از سمت غربی ها هم پذیرفته نیست. در یکی از مطالعات اخیر در کشور فرانسه اعلام شد که 84 درصد فرانسوی ها ترجیح می دهند به جای فرزند پت داشته باشند. این رقم، واقعا رقم عجیبی است. اگر با رویکرد روانشناسی به این قضیه نگاه کنیم یکی از مهم ترین دلایلی که در این گونه افراد وجود دارد، ترس از مسئولیت پذیری در قبال فرزند است. این افراد میدانند باید تا آخر عمر در قبال فرزندشان همه نوع مسئولیتی داشته باشند درست است که پت هم مسئولیت زیادی دارد اما وظایف و مسئولیت ها در مقابل پت چهارچوب خاصی دارد و مشخص تراست. یعنی صاحب پت می داند که پت چقدر عمر می کند و در طول عمرش به چه چیزهایی نیاز دارد و به چه بیماری هایی ممکن است دچار شود اما مسئولیت در مقابل یک انسان خیلی متفاوت است. این مسئولیت از لحظه بارداری تا انتهای عمر فرزند که شامل تحصیل، کار ، ازدواج و آینده آنها می شود با والدین همراه است».
بیهودگی دنیا و ترس از رها شدن
خنجری دلایل دیگر مراجعینش در رابطه با مخالفت با فرزندآوری و قبول سرپرستی حیوان خانگی به جای فرزند را این گونه بازگو می کند:« برخی از این افراد ایدئولوژی مخصوص به خود را دارند و می گویند چرا من باید موجودی را بدون اینکه خودش تصمیم گرفته باشد به دنیا بیاید را به این دنیا بیاورم . دنیایی که قرار است داخلش پر از درد و ناراحتی باشد. این افراد بر این اصل معتقدند که اساسا آوردن یک کودک به این دنیا کار بیهوده ای است. در عین حال این افراد در مقابل پیشنهاد به سرپرستی گرفتن کودکان بدون سرپرست پذیرش راحت تری دارند و گاها بین انتخاب کودک بدون سرپرست یا پذیرش سرپرستی پت مردد هستند. برخی دیگر از افراد هم هستند که آنقدر از دنیای انسانی ضربه خورده اند و در طول زندگی آنچه را داده اند پس نگرفته اند به این نتیجه رسیده اند که حیوانات خانگی همیشه بازخورد و واکنش خوبی دارند، همیشه جواب محبت انسان را می دهند و همیشه وفادار می مانند. این افراد ترس این را دارند که فرزندانشان یک روزی آنها را رها کنند و تنهایشان بگذارند».
ازدواج به شرط گربه
یکی از زوجینی که به تازگی تشکیل خانواده داده است، میگوید: شرط مهم من برای ازدواج، داشتن حیوان خانگی بود، زیرا در زمان مجردی و خانه پدری حیوان خانگی نگهداری میکردیم و از این لحاظ وابستگی زیادی نسبت به آنها داشتیم. همسرم تا دیر وقت سرکار است و من هم بیشتر وقت خود را در خانه سپری می کنم، برایم تنهایی بسیار سخت است همین که با این حیوان خود را سرگرم میکنم روزها برایم سریع میگذرد، البته یک روز از هفته را در جمع دوستانه میگذرانم. شاید هزینههای مربوط به نگهداری این حیوان بالا باشد، اما باتوجه به وضعیت اقتصادی، اکنون فرزندآوری سختیهای خود را دارد، از نظر من حیوان هم آفریده خداست و نگهداری از آن مشکلی ایجاد نمی کند، زیرا او را فرزند خود میدانیم. هر دوی ما وابستگی شدیدی به این حیوان داریم، اگر روزی اتفاقی برایش بیفتد من به شخصه، خودم را نمیبخشم.
یکی دیگر از زوجین که چندین سال از تشکیل خانوادهشان میگذرد، میگوید: دو سال بعد از ازدواج تصمیم به فرزندآوری کردیم، اما متاسفانه این امکان برایمان وجود نداشت، البته پیشنهاد دادم که نوزادی را به فرزندی قبول کنیم اما همسرم قبول نکرد.این مساله موجب شد تا همسرم با مشکلات روحی و روانی مواجه شود، تصمیم گرفتیم برای اینکه حال و هوایمان عوض شود به مسافرت برویم، همین مسافرت موجب شد که همسرم به نگهداری از حیوان خانگی روی آورد.در ابتدا مخالف بودم، اما به اجبار او را خریدم، در ابتدا زندگی طبق روال عادی پیش میرفت اما هر چه میگذشت محبت و توجه به آن حیوان بیشتر میشد و همین مرا آزردهخاطر میکرد.یک شب که تنها در کنار آن حیوان نشسته بود، آرام آرام شروع به حرف زدن از خود و زندگی کردیم، همین که از کممحبتی و کمتوجهیهایش به من، گفتم ناگهان صدایش را بالا برد و گفت چرا این افکار اشتباه را در ذهن خود راه میدهی، مگر چقدر باید محبت کنم تا قدردان باشی، اصلا زیر بار حرفهایش نمیرفتم، کسی که تمام توجهش به یک حیوان باشد آیا برای همسرش وقتی میماند.روزها میگذشت و بیشتر از خود و زندگی ناامید میشدم، از اشتباهی که کردم و دیگر کاری نمیتوانم انجام دهم.زندگی روز به روز برایم تیره و تار میشد، بعد از مدتها تصمیم گرفتیم از هم جدا شویم، البته جدا شدن راه درمان نبود و تنها برای رهایی از اوضاع زندگیمان اقدام به جدایی کردیم، پشیمانی فایدهای نداشت، اما از همان ابتدا نباید زیر بار خرید حیوان خانگی میرفتم، شاید کمی سختگیری و ممانعت موجب جداییمان نمیشد یا اصرار و پافشاری بر قبول کردن نوزادی به عنوان فرزند.
کاهش امتداد نسل و افزایش پیری جمعیت
اپیدمی پت به جای فرزند به طور کلی بقای انسان و مسئله فرزندآوری را با مشکل جدی رو به رو خواهند کرد. خنجری دررابطه با تاثیرات این اتفاق در جامعه می گوید: « امتداد نسل و فرزندآوری یک امر طبیعی در طبیعت انسان است که با افزایش آمار افرادی که پت را جای فرزند می پذیرند ،به خطر می افتد و با کاهش فرزندآوری جوامع به سمت پیری و سالمندی حرکت می کنند و کم کم سرزندگی و ترقی از بین می رود. همچنین علاوه بر تبعات جمعیت شناختی ، این رویکرد تبعات زیاد فرهنگی و روانشناختی هم دارد . یعنی به جای اینکه ما سرمایه خودمان را روی نسل جدید که خلاق و باهوش است بگذاریم تا چرخ اقتصاد را بچرخاند و نسل بعدی را ایجاد کند بیایم روی پت سرمایه گذاری کنیم. به طور کلی ما با حضور پت مخالف نیستیم مخصوصا که از نظر روانی ثابت شده پت می تواند افسردگی و اضطراب را کاهش دهد و تاثیرات تربیتی و آموزشی خوبی روی کودکان بگذارد ، به شرطی پت جایگزین فرزند نشود بلکه در کنار فرزندان قرار گیرد.
از دست دادن پت، غول مرحله آخر
از دست دادن پت به همان اندازه که از دست دادن فرزند دردناک است ، میتواند برای صاحبش دردناک و آسیب زننده است. دکتر مژده خنجری در انتها می گوید: «شاید ما خیلی اوقات از درک این افراد عاجر باشیم اما همان احساساتی که بین پدر و مادر و فرزند ایجاد می شود را صاحبان پت تجربه می کنند و نکته ای که متفاوتش میکند این است که وقتی کسی فرزندش را از دست می دهد آن فرد همدلی افراد اطرافش را دارد تا راحت تر با آن غم و سوگواری کنار بیاید ولی خیلی از اوقات غم و ناراحتی افرادی که پت از دست داده اند قابل درک نیست و این اتفاق ممکن است به صاحبان پت ضربه بزند و موجب افسردگی و اضطراب بیشتر آنها شود . یعنی همان عاملی که روزی باعث شده افسردگی و اضطراب زندگی کم شود و احساس تنهایی افراد پر شود، باعث تجربه شرایط بدتر و تلخ تری خواهد شد.»
امروز ژولی رو بردی پیاده روی؟
همه ما دور و اطرافمان پر است از این آدم ها. آدم هایی که تمام عشق شان در یک حیوان خانگی یا به اصطلاح پت خلاصه می شود و آن را مثل یا به جای فرزندشان دوست دارند. در این گزارش به طور مفصل به این افراد و به طور ویژه به آنهایی که ترجیح داده اند به جای فرزند، پت داشته باشند، می پردازیم.
برای یک ماموریت یک روزه با همکارم عازم سفری هستم. از ابتدای سفر همکارم شروع می کند به تعریف کردن از بچه اش. «بچم خیلی مودبه، خیلی مهربونه، دخترم خیلی حرف گوش کن و آرومه». میپرسم آخی چند سالشه، جواب میدهد که 4 سال. میپرسم اسمش چیه؟ جواب میدهد میشا. گوشی اش را از کیفش در می آورد که عکس را نشانم دهد. انتظارش را نداشتم. یک سگ سفید پشمالو به لنز دوربین زل زده بود. همکارم قربان صدقه اش می رود و می گوید چقدر دلش برایش تنگ شده است. خلاصه که در طول همان یک روز کاری بارها با مادرش تماس می گیرد و حال سگ را می پرسد، از اینکه غذایش را خورده یا برای پیاده روی و بخش قضای حاجت به بیرون برده شده یا نه. در نهایت هم برایش یک اسباب بازی مخصوص، سوغاتی می خرد تا خوشحالش کند. همه ما دور و اطرافمان پر است از این آدم ها. آدم هایی که تمام عشق شان در یک حیوان خانگی یا به اصطلاح پت خلاصه می شود و آن را مثل یا به جای فرزندشان دوست دارند. در این گزارش به طور مفصل به این افراد و به طور ویژه به آنهایی که ترجیح داده اند به جای فرزند، پت داشته باشند، می پردازیم.
منظور از پت چیست؟
حیوان خانگی یا پِت (به انگلیسی: pet) به تمام حیواناتی که به عنوان همدم در منزل نگهداری میشوند، گفته می شود. حیوانات خانگی عموما شامل دو گروه حیوانات خانگی متداول یعنی سگ، گربه، پرندگان زینتی و ماهیان آکواریومی و حیوانات خانگی غیر متداول یعنی لاک پشت، خرگوش، همستر، موش، میمون، جوجه تیغی و خوکچه هندی هستند. هدف اصلی از داشتن یک حیوان سرگرمی و همچنین حفاظت است هر چند که یک Pet واقعی می تواند فراتر از این موارد هم باشد. حیوانات خانگی یا همان پت ها برای صاحبانشان بسیار جذاب ، دارای شخصیت های وفادار بسته به نوع حیوان ، در بسیاری از موارد بازیگوش و سرگرم کننده و در بسیاری از مواقع همدم و دوست هم تلقی می شوند. هستند.
چرا پت آری، فرزند خیر؟
دلایل زیادی وجود دارد که زوج ها به جای آوردن بچه، به داشتن و نگهداری از حیوان خانگی رو می آورند. بزرگ ترین دلیل، عدم مسئولیت پذیری است. انسان در جامعه امروزی آنقدر سر خودش را با کار و سرگرمی های مختلف پرکرده که دیگر وقتی برای بزرگ کردن و تربیت فرزند ندارد. خیلی از زوجین به شکل مداومی درگیر دورهمی ها و مهمانی هایشان با گروه های دوستی مختلف هستند و وقت های خالی شان را هم با برنامه ریزی برای سفر پر می کنند. این افراد از فکر اینکه بچه ای وارد زندگی شان شود و آنها را از این سرگرمی و لذت ها دور کند گریزانند. دلیل بعدی می تواند میل به دیده شدن و داشتن نوعی خلا عاطفی باشد. زوجین به جای اینکه برای پر کردن خلاهای عاطفی شان تلاش کنند رابطه خودشان را بهبود بخشند یا با داشتن فرزند این فضای عاطفی را در خانه ایجاد کنند با نگهداری از پت سعی بر جبران این کمبودها دارند. همچنین اگر دقت کنید می بینید که فردی که با سگش در خیابان ظاهر می شود یا فردی که حیوان خانگی دارد و با آن عکس هایش را در فضای مجازی به اشتراک می گذارد، بیشتر مورد توجه قرار می گیرد و بیشتر هم دیده می شود و همین جلب توجه برای صاحبان پت لذت بخش است. یکی دیگر از علت ها می تواند وضعیت اقتصادی و ترس از آینده فرزندان باشد. هرچند که هزینه های نگهداری برخی پت ها ماهانه می تواند حتی بیشتر از یک فرزند باشد، اما بعضی حیوانات خانگی هستند که هزینه زیادی روی دست صاحبانشان نمی گذارند و همینطور قرار نیست به مدرسه و دانشگاه بروند تا سرپرستشان نگران تحصیل و کار و ازدواجش باشد. بنابراین زوجین در بعضی مواقع، داشتن پت به جای فرزند را ترجیح می دهند. یکی دیگر از دلایل روی آوردن به پت به جای فرزند، فرهنگ است. فرهنگ ایرانی همیشه بر پایه خانواده بوده و در گذشته داشتن فرزند زیاد نشان دهنده سلامت خانواده و پایداری آن بوده اما در یک دهه اخیر با تاکید فراوان رسانه های غربی روی مسائله پت و آمدن فرهنگ غربی در میان فرهنگ ایرانی ارزش های مرتبط با داشتن فرزند کمرنگ شده و گرایش به فرزنداوری کم شده.یکی دیگر از علتهای علاقه به نگهداری حیوانات خانگی می تواند ناشی از چشم و همچشمی با اطرافیان و اقوام باشد. وقتی افراد در محیط هایی قرار می گیرند که داشتن حیوان خانگی یک امتیاز تلقی می شود شاید به گزینه نگهداری از پت به جای فرزند هم برسند . یکی دیگر از دلایل این اتفاق، بالا رفتن سن ازدواج است. خیلی از افراد در سنین بالا ازدواج می کنند و بعد از اینکه با مشکلاتی برای بچه دار شدن مواجه می شوند خیلی زود به گزینه پت می رسند خیلی از افراد هم چون در زمان مجردی حیوان خانگی داشته اند احساس کاذبی را تجربه کرده اند و دیگر موضوع فرزندآوری برایشان در اولویت نیست.
غرب هم از الگوی پت به جای فرزند نالان است
باوجود اینکه جایگزینی پت به جای فرزند را یک الگوی غربی و فرهنگ آمده از غرب می دانیم اما جالب است که خیلی از گزارشهای غربی نشان از محکوم و نفی کردن این الگو دارد. جاناتان لاست، نویسنده و روزنامهنگار آمریکایی در کتاب خود با عنوان «فاجعه جمعیتی آینده آمریکا» در سال ۲۰۱۳ به توصیف پدیده پت به جای فرزند پرداخت و اعلام کرد در بررسیهای بین سالهای ۱۹۴۷ تا ۱۹۸۵، کمتر از نیمی از آمریکاییها حیوان خانگی داشتند اما امروزه تعداد حیوانات خانگی آمریکایی بیش از کودکان آمریکایی است، بیش از چهار به یک. همچنین گاردین در گزارشی به نقل از پاپ گفته بود زوجهایی که حیوانات خانگی را به کودکان ترجیح میدهند، خودخواه هستند. رهبر ۱.۳ میلیارد کاتولیک جهان تاکید کرده بود که جایگزین کردن حیوانات خانگی به جای کودکان «انسانیت ما را میگیرد». به طور کلی نگرانیهایی در مورد کاهش زاد و ولد در کشورهای توسعهیافته وجود دارد. با توجه به آمار اداره سرشماری آمریکا، نسبت خانوادههای متشکل از زوجهای متاهل دارای فرزند از ۴۰ درصد در سال ۱۹۷۰ به ۲۰ درصد در سال ۲۰۱۲ کاهش یافت و از هر ۱۰ خانوار، هفت خانوار دارای یک حیوان خانگی هستند.
طلاق به خاطر پت
داشتن پت به جای فرزند تاثیرات زیادی می تواند روی مفهوم خانواده بگذارد. خانوادهها امروزه از ترکیب کامل به سمت ترکیب ناقص حرکت می کنند. این بدان معنی است که ما دیگر همانند گذشته در خانوادهها نقشهایی همچون دایی، عمه، عمو و خاله نداریم و ممکن است این نقشها یک یا دو عضو باشد. زمانی که این نقص رخ میدهد، افراد نمیتوانند مثل گذشته روابط اجتماعی خود را داشته باشند. در حقیقت میتوان گفت که وقتی خلاءعاطفی میان زوجین و همچنین اعضای خانواده شکل میگیرد،افراد احساس تنهایی می کنند و نگهداری از حیوانات خانگی بهمراتب بیشتر از فرزندآوری میشود. البته احساس لذت در فرزندآوری همیشگی بوده، ولی عمر این حیوانات کوتاه است و وابستگی عاطفی به آنها با از بین رفتن اون حیوانات می تواند یک آسیب روحی به خانواده ها تحمیل کند. خیلی مواقع همین حیوانات خانگی باعث جدایی زوجین از یکدیگر شده اند. گاهی یک زوج با بودن پت در خانه و درگیری عاطفی که یکی از زوجین با آن دارد، احساس رضایت نمی کند و گمان می کند تمام توجه و حواس همسر به پت مشغول است . تحقیقات نشان داده که وابستگی در زنان معمولا بیشتر از مردان است. گاهی یکی از زوجین به دلیل ترسی که از حیوانات دارد نمی تواند حضور یک حیوان را در خانه تحمل کند و خیلی از مواقع این اختلافات منجر به جدایی می شود. یکی دیگر از آسیب ها و خطراتی که متوجه این افراد است همان بیماری های مشترک انسان و حیوان است که می تواند مشکل آفرین باشد. بر هم زدن آرامش همسایگان و اختلافاتی که ایجاد میکند هم می تواند یکی از پیامدهای آن است.
انتهای پیام/