ژست کارآفرینی با رانت‌های ارزی و سوءاستفاده از روابط اجتماعی | محمدعلی نژادیان: باید جلوی افرادی را که ژست کارآفرینی می‌گیرند و با رانت‌های ارزی و سوءاستفاده از روابط اجتماعی آینده و اعتقادات جوانان کشور را نابود می‌کنند و به آن‌ها نسخه می‌دهند که اگر نمی‌توانی مقصر خودت هستی را گرفت. صدا و سیما، دانشگاه‌ها و مراکز دولتی و حکومتی مراقب باشند چه کسانی را چهره معروف می‌کنند و از چه چهره‌های معروفی استفاده می‌کنند. مردم نیز فراموش نکنند که کارآفرین‌نماها؛ طلای بدلی در ویترین اقتصاد هستند.

چالش‌ها و فرصت‌های «مالکیت معنوی» و «انتقال فناوری» در ایران

علی گلشنی کارشناس حوزه مالکیت معنوی و انتقال فناوری با اشاره به اهمیت فزاینده دارایی‌های نامشهود در اقتصاد امروز، وضعیت ایران را از نظر قوانین، زیرساخت‌ها و فرهنگ تجاری‌سازی بررسی کرده و تأکید می‌کند که اصلاح چارچوب‌های حقوقی، توانمندسازی دانشگاه‌ها و حمایت مالی دولت از شرکت‌های نوآور، نقشی اساسی در توسعه اقتصاد دانش‌بنیان خواهد داشت.

به گزارش پایگاه خبری موفقیت‌شناسی، علی گلشنی، مخترع و عضو فدراسیون بین‌المللی مخترعان، در گفت‌وگوی اختصاصی با خبرنگار این رسانه به پرسش‌های کلیدی درباره مالکیت معنوی، چالش‌های انتقال فناوری و آینده این حوزه در عصر دیجیتال پاسخ داد.

 می‌توان گفت که مالکیت معنوی، که به اختصار «آی‌پی» یا «Intellectual Property» نامیده می‌شود، مجموعه‌ای از حقوق قانونی است که حاصل تلاش فکری انسان‌ها، اعم از افراد یا شرکت‌ها، برای محافظت از اختراعات، طرح‌های صنعتی، برندها، نام‌های تجاری، آثار ادبی و هنری و اسرار تجاری است. به زبان ساده‌تر، مالکیت معنوی به شرکت‌ها و افراد اجازه می‌دهد تا از دستاوردهای فکری خود حفاظت کنند، بهره‌برداری نمایند و درآمدزایی کنند.

در واقع، مالکیت معنوی برای اهمیت دادن به دارایی‌های نامشهود و بهره‌برداری و حفاظت از آن‌ها بسیار مهم است. ما دو نوع دارایی داریم: دارایی مشهود و دارایی نامشهود. مالکیت معنوی به منظور حفاظت از دارایی‌های نامشهود ایجاد شده است.

  • ایجاد مزیت رقابتی: مالکیت معنوی می‌تواند باعث ایجاد مزیت رقابتی یا مانع ورود رقبا به حوزه‌ای شود که یک شرکت توانسته است اختراع یا پتنتی ثبت کند، برندی را ثبت نماید یا آثار هنری را منتشر کند.
  • تبدیل نوآوری به درآمد: شما می‌توانید نوآوری‌های خود را از طریق مجوز دادن به دیگران، فروش حق امتیاز یا جذب سرمایه به درآمد تبدیل کنید.
  • مدیریت ریسک: ثبت دارایی‌های نامشهود مانند برند یا حق اختراعی در مراجع قانونی به کاهش احتمال دعاوی حقوقی یا نقض حقوق شما کمک می‌کند.
  • افزایش ارزش شرکت در مذاکرات سرمایه‌گذاری: یک شرکتی که دارای اختراعات و برندهای ثبت‌شده است، می‌تواند در مذاکرات جذب سرمایه یا ادغام با دیگر شرکت‌ها امتیاز بیشتری داشته باشد. زیرا در ارزش‌گذاری شرکت، دارایی‌های شما بررسی می‌شوند و دارایی‌های نامشهود نیز ارزش بالقوه‌ای دارند که در این محاسبات لحاظ می‌شود.

به‌طور کلی، مالکیت معنوی نقش مهمی در حفاظت از دارایی‌های فکری و افزایش ارزش کسب و کارها دارد.

انتقال فناوری فرآیندی است که طی آن دانشی که در دانشگاه‌ها، مراکز تحقیق و توسعه (R&D) یا شرکت‌ها تولید می‌شود، به صورت قابل استفاده برای صنعت و بازار تبدیل می‌گردد. این فرآیند شامل مواردی مانند قراردادهای انتقال تکنولوژی، انتقال دانش از طریق مجوزهای بهره‌وری، ایجاد شرکت‌های نوپا یا اسپین‌آف، و همکاری بین صنعت و دانشگاه است.

این فرآیند تنها به واگذاری حق استفاده محدود نمی‌شود، بلکه شامل آموزش، تنظیم فرآیندها، تطبیق با بازارها و ایجاد توانمندی‌های جاسازی‌شده در نیروی انسانی شرکتی است که قرار است انتقال دانش و تکنولوژی در آن انجام شود.

نقش توسعه در انتقال فناوری می‌تواند این باشد که شکاف‌های تکنولوژیکی را پر کند. فناوری‌های جدید می‌توانند به محصولات و خدمات تبدیل شوند و این محصولات و خدمات قطعاً نوآوری‌هایی دارند که می‌توانند به عنوان مالکیت معنوی ثبت شوند و پس از آن، امکان انتقال آن‌ها وجود دارد. به همین دلیل، انتقال فناوری بهره‌وری را افزایش می‌دهد، رشته‌های صنعتی جدید ایجاد می‌کند و از طریق رقابت و یادگیری به رشد اقتصادی کمک می‌کند.

موفقیت در انتقال فناوری نیاز به یک اکوسیستم مناسب دارد. این اکوسیستم باید پژوهش‌محور باشد و پژوهش‌ها باید از کیفیت بالایی برخوردار باشند. همچنین، چارچوب‌های حقوقی و قراردادی باید در این زمینه لحاظ شود. مراکز انتقال فناوری مانند شتاب‌دهنده‌ها و مراکز رشد نقش کلیدی دارند. بازیگران واسطی که در این فرآیند وجود دارند، شامل شرکت‌ها، واحدها و مشاوران تجاری‌سازی هستند. همچنین، وکلای مالکیت معنوی نیز در این حوزه فعالیت می‌کنند و نقش مهمی در حمایت از حقوق مالکیت معنوی دارند.

چالش‌ها متعدد هستند و می‌توان آن‌ها را در دسته‌بندی‌های مختلفی قرار داد. به عبارت دیگر، چالش‌ها چند بعدی‌اند و می‌توانند از جنبه‌های قانونی، اجرایی، فرهنگی و سیاسی بروز کنند. به عنوان مثال، کشور ما تحت تحریم‌های بین‌المللی قرار دارد و مسائل ناشی از این تحریم‌ها و محدودیت‌های تعاملات بین‌المللی جزو چالش‌های ما محسوب می‌شوند. این محدودیت‌ها تبادل تکنولوژی و قراردادهای بین‌المللی را پیچیده کرده و ارتباط مراکز تحقیق و توسعه (R&D) ایران با مراکز آرندی جهانی را دشوار می‌سازند.

چالش دیگری که با آن مواجه‌ایم، تطابق قوانین و استانداردهای بین‌المللی است. در برخی حوزه‌ها، قوانین ایران هنوز با استانداردهای بین‌المللی هم‌خوانی ندارد و این موضوع نقص‌هایی را به وجود می‌آورد که بر این بحث تأثیرگذار است. همچنین، ضعف در اجرای همین قوانین موجود نیز از دیگر چالش‌هاست. در برخی موارد، ممکن است قوانینی وجود داشته باشد، اما فرآیند ثبت، رسیدگی و اجرای حکم قضایی کند و حتی غیرشفاف باشد.

بحث ارزش‌گذاری مالکیت معنوی نیز یکی دیگر از چالش‌هاست. در حال حاضر، قیمت‌گذاری دارایی‌های ملموس مانند زمین، خانه یا ماشین ساده است، اما محاسبه ارزش دارایی‌های نامشهود مانند اختراعات یا دانش فنی که یک شرکت ثبت کرده و بر اساس آن محصولی را به بازار عرضه می‌کند، در ایران بسیار دشوار است. اگرچه در چهار یا پنج سال گذشته اقدامات خوبی توسط معاونت علمی و صندوق نوآوری ریاست جمهوری و شرکت‌های کارگزار معاونت علمی در این حوزه انجام شده، اما هنوز هم از استانداردهای جهانی در این زمینه عقب هستیم.

چالش بعدی کمبود فرهنگ تجاری‌سازی مالکیت معنوی یا دارایی‌های نامشهود در ایران است. بسیاری از مراکز پژوهشی ما توان و انگیزه لازم برای تجاری‌سازی یافته‌های علمی را ندارند و قوانین مربوط به مالکیت معنوی در دانشگاه‌ها نیز بسیار نامشخص است.

همچنین، محدودیت‌های مالی و بازار نیز چالش دیگری است که شرکت‌های نوپا (استارتاپ‌ها) و پژوهشگران با آن مواجه‌اند. اغلب این شرکت‌ها توان مالی لازم برای محافظت از مالکیت معنوی خود را ندارند. هزینه‌هایی مانند ثبت پتنت، هزینه وکیل، هزینه تجاری‌سازی و هزینه بین‌المللی‌سازی می‌تواند بار مالی سنگینی را بر دوش شرکت‌های کوچک بگذارد. به همین دلیل، صاحبان ایده ترجیح می‌دهند به جای ثبت پتنت، بر روی اجرای ایده خود تمرکز کنند؛ زیرا در صورت موفقیت محصول در بازار، فرصت ثبت پتنت ممکن است از دست برود و ایده به راحتی کپی شود.

کارهای خوبی انجام شده، اما هنوز ناقص مانده‌اند. چند پیشنهاد به ذهنم می‌رسد که می‌تواند هم در کوتاه‌مدت و هم در بلندمدت کلیدی و اثرگذار باشد. یکی از این موارد، به‌روزرسانی قوانین و آیین‌نامه‌هایی است که داریم و هماهنگ کردن آن‌ها با استانداردهای بین‌المللی، به‌ویژه در حوزه‌هایی که مانع همکاری‌های بین‌المللی شده یا جذب سرمایه خارجی را دشوار می‌کنند. البته بخشی از این مشکلات به تحریم‌ها مربوط می‌شود که خارج از حوزه اختیار ماست و نمی‌توانم در مورد آن صحبت کنم.

کار دیگری که دولت می‌تواند انجام دهد، تسهیل دسترسی مالی به شرکت‌ها و استارتاپ‌ها برای محافظت از مالکیت معنوی‌شان است. مثلاً می‌توانند یارانه‌هایی برای ثبت پتنت بین‌المللی ارائه دهند یا تسهیلات حقوقی برای صندوق‌هایی که در این حوزه فعالیت می‌کنند، فراهم کنند. برخی از این موارد در حال حاضر توسط دولت در حال انجام است، اما می‌توان آن‌ها را تقویت کرد.

به جای اینکه فقط شتاب‌دهنده‌ها و مراکز رشد را توسعه دهیم، که تعدادشان نیز بسیار زیاد شده و عملاً تأثیر چندانی نداشته‌اند، دولت می‌تواند مراکز انتقال فناوری و واحدهای تجاری‌سازی را در دانشگاه‌ها ایجاد کند یا اگر این مراکز وجود دارند، آن‌ها را تقویت کرده و تشویق کند که به سمت قراردادهای شفاف مالکیت بین پژوهشگران، دانشجویان، استادان دانشگاه و کسب‌وکارها بروند.

همچنین، برنامه‌های آموزشی و تدریجی همیشه می‌توانند مفید باشند. این برنامه‌ها هم‌اکنون وجود دارند، اما می‌توانند توسعه یابند؛ مثلاً از طریق برگزاری ایونت‌ها، کارگاه‌ها و مشاوره‌هایی که ارائه می‌دهند یا ایجاد پلتفرم‌های تشخیصی در حوزه مالکیت معنوی.

بحث فراهم کردن بسترهای قانونی و فنی برای ثبت مالکیت‌های معنوی نیز در حال حاضر وجود دارد، اما می‌توان فرآیند آن را شفاف‌تر کرد. برای مثال، اگر امروز بخواهید یک اختراع را در کشور ثبت کنید، تمامی مراحل به صورت الکترونیکی از طریق سامانه قوه قضاییه انجام می‌شود؛ اما این پروسه ممکن است بین ۶ ماه تا یک سال و نیم طول بکشد.

در واقع، مالکیت معنوی ابزاری برای حمایت از نوآوری است. این ابزار به شما این امکان را می‌دهد که دارایی‌های نامشهودی مانند اختراعات، دانش فنی و آثار هنری را در مراجع مربوطه ثبت کنید و مالکیت آن‌ها را ثابت نمایید. زمانی که مالکیت این دارایی‌ها برای شما مشخص شود، حق انتفاع آن‌ها نیز به شما تعلق می‌گیرد. بنابراین، می‌توان گفت که ثبت مالکیت معنوی اولین قدم برای حمایت از یک نوآوری است.

البته بسیاری از شرکت‌ها به دلیل هزینه‌های ثبت، از این کار اجتناب می‌کنند. اما اگر هزینه‌هایی را که برای اثبات مالکیت در آینده وجود دارد بررسی کنیم، متوجه خواهیم شد که این هزینه‌ها ممکن است بسیار بیشتر از هزینه ثبت پتنت باشد.

شما می‌توانید در مرحله اول ثبت پتنت را انجام دهید و در مراحل بعدی از روش‌های حفاظت ترکیبی استفاده کنید، مانند حفظ اسرار تجاری و عقد قراردادهای عدم افشا (NDA) با افرادی که قصد سرمایه‌گذاری بر روی طرح شما یا خرید دانش فنی‌تان را دارند. اولین مرحله این است که با آن‌ها یک قرارداد عدم افشا ببندید تا خیالتان راحت باشد که اطلاعات شما محفوظ می‌ماند.

به طور خلاصه، با ثبت مالکیت معنوی بر یک نوآوری، از آن نوآوری در کسب و کار خود حمایت می‌کنید و به نظر من، این اقدام اولین قدم اساسی در این راستا است.

این دو فناوری که شما اشاره کردید، تأثیرات متفاوتی بر انتقال فناوری و مالکیت معنوی دارند. با این حال، می‌توان گفت که در عین تفاوت، می‌توانند مکمل یکدیگر نیز باشند. بلاک‌چین به‌عنوان یک راهکار قوی برای ثبت غیرقابل تغییر مالکیت و مدیریت زنجیره تأمین حقوق و ثبت تراکنش‌های مجوزدهی توکن‌های IP یا NFT تأثیرگذار است و واقعاً جزو مزیت‌هایی است که می‌توانیم از بلاک‌چین در این حوزه بهره ببریم. بلاک‌چین می‌تواند اثبات مالکیت و تاریخچه مالکیت را تسهیل کند، اما در حال حاضر جایگزین فرآیندهای حقوقی مرسوم نیست. به‌عنوان مثال، مشکلاتی مانند صحت داده‌ها و اثبات ماهیت حقوقی مجوزها همچنان باید رعایت شوند.

در خصوص هوش مصنوعی نیز می‌توان گفت که این فناوری در دو سطح کلیدی تأثیرگذار است: یکی برای تولید محتوا یا طراحی‌های نیمه‌خودکار، که در حال حاضر به‌ویژه در محتواهای بیوگرافی و آثار موسیقی شاهد تحولات زیادی هستیم. جنبه دوم آن به مدیریت مالکیت معنوی در حوزه‌های مختلف مربوط می‌شود؛ به‌طور مثال، جستجوی سوابق، تحلیل پتنت‌ها و پیش‌بینی قابلیت ثبت یک ایده. این موارد هنوز هم مسائلی هستند که در بحث مدیریت IP قابل استفاده‌اند.

اما یک مسئله حقوقی بسیار مهم در زمینه مالکیت معنوی و انتقال فناوری با استفاده از هوش مصنوعی وجود دارد: هنگامی که برای خلق یک اثر، مانند کتاب یا ویدیو، از هوش مصنوعی کمک می‌گیریم، مالکیت و خالق اثر به چه کسی تعلق دارد؟ دعاوی مختلفی در این زمینه وجود دارد که با جستجو می‌توانید به آن‌ها دسترسی پیدا کنید. این دعاوی اخیر بین شرکت‌های هوش مصنوعی و صاحبان آثار نشان می‌دهد که هنوز در این حوزه خلأهایی وجود دارد و نیاز به تعریف دقیق‌تری از حقوق مالکیت معنوی احساس می‌شود.

اولین قدم این است که اگر ایده‌ای دارند، حتماً مراحل ثبت آن را انجام دهند و مالکیتش را به نفع خود یا شرکتشان ثبت کنند. این کار به آن‌ها این امکان را می‌دهد که در صورت نقض حق مالکیتشان توسط دیگران، بتوانند از این حق در مراجع قضایی دفاع کنند. این ثبت می‌تواند از طریق ثبت اختراع در کشور خود یا ثبت پتنت در PCT انجام شود که راه‌های مختلفی دارد و توضیح آن در اینجا نمی‌گنجد.

بحث بعدی این است که منابع و هزینه‌های خود را اولویت‌بندی کنند و آن‌ها را روی دارایی‌هایی سرمایه‌گذاری کنند که بیشترین ارزش استراتژیک را برایشان تولید می‌کند. به عنوان مثال، اگر سه ایده دارند، ابتدا باید به هزینه‌کرد و ثبت ایده‌ای بپردازند که از نظر استراتژیک برایشان مهم‌تر است.

موضوع بعدی استفاده از قراردادهای مناسب است، مانند قراردادهای عدم افشای اطلاعات (NDA) و سایر قراردادهای مشابه. این قراردادها باید به گونه‌ای تنظیم شوند که مالکیت آتی حاصل از تحقیق و توسعه نیز در آن‌ها مشخص شود و تعیین کند که طرح‌ها و نتایج حاصل از تحقیق و توسعه به چه کسی تعلق خواهد داشت.

همچنین، داشتن یک مشاور یا وکیل متخصص در این حوزه می‌تواند بسیار مفید باشد. استفاده از خدمات انجمن‌ها و سازمان‌هایی که در این زمینه کمک می‌کنند نیز می‌تواند تأثیر بسزایی داشته باشد.

من به این موضوع از چند جنبه نگاه می‌کنم که به نظر می‌رسد مهم هستند. یکی از این جنبه‌ها این است که قطعاً قواعد و قوانین جدیدی در حوزه آثار و اختراعات مبتنی بر هوش مصنوعی و تولیدات ماشینی شکل خواهد گرفت. به عنوان مثال، یکی از چالش‌های کنونی در بحث هوش مصنوعی این است که اگر فردی با مشورت یک هوش مصنوعی مرتکب جرمی شود، آیا باید برای آن هوش مصنوعی به عنوان شریک جرم حکم صادر شود یا خیر؟ و اگر باید حکم صادر شود، چگونه می‌توان هوش مصنوعی را که انسان نیست، جریمه کرد؟ این مسئله هم‌اکنون موضوعی داغ در دنیا است و می‌دانم که در اروپا و به‌ویژه در انگلستان در حال بررسی آن هستند. بنابراین می‌توان نتیجه گرفت که در این حوزه قطعاً نیاز به ایجاد قوانین جدید وجود دارد.

بحث بعدی مربوط به دیجیتالی شدن فرآیندها و استفاده از فناوری‌هایی مانند بلاک‌چین برای اثبات مالکیت، مدیریت مجوزها و مبارزه با تقلب‌های گسترده است. در واقع، می‌توانیم از این فناوری‌ها بهره‌برداری کنیم، اما در اینجا نیز نیاز به ایجاد چارچوب‌های حقوقی و استانداردسازی وجود دارد.

موضوع بعدی تمرکز بیشتر بر داده‌ها و حقوق مربوط به آن‌هاست. داده‌ها به عنوان ورودی‌های اصلی برای مدل‌های تجاری مبتنی بر هوش مصنوعی اهمیت زیادی دارند و سوالاتی درباره مالکیت، دسترسی و حریم خصوصی در اینجا مطرح می‌شود. به عنوان مثال، مالکیت داده‌ها با چه کسی است؟ چه کسانی حق دسترسی دارند؟ حریم خصوصی چه سرنوشتی پیدا می‌کند؟

آخرین نکته‌ای که به ذهنم می‌رسد، شفافیت بیشتر در بازارهای مجوزدهی و خدمات اختصاصی مالکیت معنوی (IP) است. در پلتفرم‌ها و بازارهای آنلاین مجوز، می‌توان این موارد را از دیدگاه نقش واسطه‌ها در انتقال فناوری مورد بررسی قرار داد. به طور کلی، ساختارهای سنتی مالکیت معنوی باید تکامل یابند تا با سرعت نوآوری دیجیتال هماهنگ شوند.

یکی دو نکته که معمولاً کمتر به آن‌ها توجه می‌شود، اما به نظر من می‌تواند اهمیت زیادی داشته باشد، این است که مالکیت معنوی در مقابل توانمندی یا توانمندسازی زیرساختی چگونه قرار می‌گیرد. منظورم این است که آیا باید همیشه تمرکز صرف بر ثبت یا علامت تجاری باشد، یا اینکه نیاز به توانمندسازی نیروی انسانی، فرآیندهای تولید و فرهنگ تجاری‌سازی نیز وجود دارد که باید تقویت شوند. بنابراین می‌توانیم بگوییم که تمرکز صرف بر ثبت پتنت کافی نیست؛ بلکه باید توانمندسازی نیروی انسانی، فرآیندهای تولید و فرهنگ تجاری‌سازی نیز مورد توجه قرار گیرد. مالکیت معنوی یا IP زمانی ارزش واقعی پیدا می‌کند که با ظرفیت‌های سازمانی همراه شود.

بحث بعدی نقش اخلاق و مسئولیت اجتماعی در استفاده از فناوری‌های نوینی مانند هوش مصنوعی و بلاکچین است. به ویژه در حوزه هوش مصنوعی و داده‌ها، حفاظت از حقوق دیگران، شفافیت در منابع داده‌ها و اجتناب از استفاده غیرقانونی از آثار دیگران اهمیت بسیار زیادی دارد.

انتهای پیام/

ژست کارآفرینی با رانت‌های ارزی و سوءاستفاده از روابط اجتماعی | محمدعلی نژادیان: باید جلوی افرادی را که ژست کارآفرینی می‌گیرند و با رانت‌های ارزی و سوءاستفاده از روابط اجتماعی آینده و اعتقادات جوانان کشور را نابود می‌کنند و به آن‌ها نسخه می‌دهند که اگر نمی‌توانی مقصر خودت هستی را گرفت. صدا و سیما، دانشگاه‌ها و مراکز دولتی و حکومتی مراقب باشند چه کسانی را چهره معروف می‌کنند و از چه چهره‌های معروفی استفاده می‌کنند. مردم نیز فراموش نکنند که کارآفرین‌نماها؛ طلای بدلی در ویترین اقتصاد هستند.
خبرنگار
ندا طاقی آغمیونی
منبع
موفقیت شناسی

موسس و مدیرمسئول: دکتر محمدعلی نژادیان

پایگاه خبری موفقیت‌شناسی | هدف ما امیدآفرینی در جامعه و ایجاد حس خوب و مثبت است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا