امنیت برای کودک از نان شب هم واجب‌تر است

مرکز مشاوره و خدمات کارآفرینی چترا

داشمندان روان‌شناسی معتقدند اگر یک فرد در زمان کودکی خصوصا پنج سال اول زندگی در خانه‌ای رشد کند که محل تنازعات، کشمکش، درگیری و تنش باشد؛ کاملا یک فرد آسیب پذیر خواهد شد و این آسیب پذیری را در روابط بعدی خودش تکرار می‌کند و درنهایت به یک فرد نا امن بدون دلبستگی ایمن تبدیل می‌شود.

به گزارش پایگاه خبری موفقیت شناسی به نقل از ایسنا، وجود اختلاف نظر و ناسازگاری‌ها موجب بروز مشاجرات و جر و بحث‌های مداوم میان زوجین می‌شود و چیزی که در این میدان دعوا فراموش می‌شود حضور فرزندانی است که روزانه شاهد این اتفاقات هستند.
کودکانی که همواره در معرض مشاجرات والدین خود هستند دچار آسیب‌های روانی بسیاری از جمله پرخاشگری، عصبانیت، اضطراب و عدم اعتماد به نفس نسبت به سایر هم سن‌های خود می‌شوند.
نادیده گرفتن اثرات مخرب مشاجرات والدین بر روی کودکان منجر به بروز مشکلات بیشتری در آینده آنها می‌شود، زیرا وقایع دردناک کودکان را در برابر استرس بسیار آسیب‌پذیر می‌کند و سلامتی روان‌شان را به خطر می‌اندازد.
بر همین اساس با یک روان درمانگر بالینی به گفت و گو پرداختیم تا علت مشاجرات والدین و میزان تاثیر گذاری آن بر روی فرزندان را جویا شویم و بدانیم که آیا عوارض این اتفاقات در بزرگسالی اصلاح پذیر است یا خیر. 

احمد ترابی عنوان کرد: داشمندان روان‌شناسی معتقدند که امنیت برای کودک از نان شب هم واجب‌تر است، یعنی اگر یک فرد در زمان کودکی خصوصا پنج سال اول زندگی در خانه‌ای رشد کند که محل تنازعات، کشمکش، درگیری و تنش باشد؛ کاملا یک فرد آسیب پذیر خواهد شد و این آسیب پذیری را در روابط بعدی خودش تکرار می‌کند و درنهایت به یک فرد نا امن بدون دلبستگی ایمن تبدیل می‌شود.
وی افزود: چنین فردی هنگام بزرگسالی در روابط زناشویی همواره اضطراب رها شدن، خیانت دیدن و غیره را با خود به همراه دارد؛ بنابراین اگر بخواهیم در سنین کودکی فقط یک گزاره را آموزش بدهیم آن گزاره امنیت است و کودکان باید در محیطی که آرامش دارد رشد کنند.
روان درمانگر بالینی با اشاره به نظر اریک اریکسون، یکی از بزرگترین روانشناسان دنیا، مبنی بر اینکه مرحله اول رشد کودکان اعتماد در برابر بی اعتمادی است؛ توضیح داد: تاخیر در رسیدگی به نیازهای زیستی فرزند از قبیل شیر دادن، در آغوش گرفتن، تسلی دادن و غیره توسط والدین، منجر به شکل گیری یک الگوی شناختی و هیجانی به نام بی‌اعتمادی در شخصیت او می‌شود؛ بدین معنا که دنیا را یک دنیای تاریک و جهانی که هر لحظه ممکن است آسیب پذیر باشد می‌بیند.
وی ضمن اشاره به نظریه همانندسازی در دوران کودکی توسط زیگموند فروید، ادامه داد: کودک یک لوح سفید است که والدین با رفتارهای خود روی آن نقاشی می‌کشند، برهمین اساس اگر کودک با پدری که پرخاشگر است الگو سازی کند او نیز پرخاشگری را می‌آموزد و از طرفی اگر با پدری که به او امنیت و آرامش می‌دهد الگو سازی کند یک انسان امن خواهد شد.
ترابی تصریح کرد: بایستی خوب به خاطر بسپاریم که زندگی تکرار پنج سال اول زندگی است، اگرچه برخی افراد با این نظر مخالفت دارند و آن را جبر گرایانه می‌پندارند اما با توجه به افرادی که به روانشناسان مراجعه می‌کنند می‌بینیم که آنها تجربه‌های دوران کودکی خود را در بزرگسالی تکرار می‌کنند؛ بنابراین فهمیدن این موضوع نیازمند داشتن علم روانشناسی و آگاهی نسبت به حوزه بالینی است.
وی افزود: بسیار مهم است که والدین در دوران کودکی خصوصا پنج سال اول زندگی به فرزندان خود حتی اخم هم نکنند، زیرا معتقدیم که اخم کردن به کودکان منجر به اختلالات اضطرابی از جمله شب ادراری، افسردگی، پرخاشگری، عزت نفس پایین، بی کفایتی و غیره می‌شود.
مسئول مرکز مشاوره دانشگاه علمی کاربردی جهاد دانشگاهی استان قم در پاسخ به این سوال که چرا امروزه مشاجرات بین زوجین افزایش پیدا کرده، اظهار کرد: در مناسبات جهان مدرن نقش‌های افراد تغییر کرده، نگاه مادی گرایانه افزایش یافته، افراد به دنبال آزادی‌های شخصی و فردیت هستند و گذشت و ایثار رنگ باخته و همه این موارد باعث می‌شود که درصد مشاجرات و حق خواهی‌ها بالا برود؛ بنابراین اگر زوجین اندکی نگاه جمع گرایانه، محبت، همدلی، گذشت و تواضع داشته باشند باعث می‌شود که آن خانواده بهتر رشد کند.
وی با بیان اینکه هرچه تجربه‌های منفی بیشتر باشد آسیب روانی هم بیشتر می‌شود و هرچه تجربه‌های مثبت بیشتر باشد سلامت روان هم پررنگ تر می‌شود، ادامه داد: دلبستگی ایمن در دوران کودکی شکل می‌گیرد، بنابراین در اینجا اهمیت روانشناسی کودک مشخص می‌شود و والدین بایستی از یک روانشناس کودک حاذق و دلسوز در راستای فرزند پروری سالم که نه سهل گیرانه است و نه مستبدانه بلکه مقتدرانه است؛ کمک بگیرند.
ترابی در پاسخ به این سوال که چگونه می‌توان عوارض و تاثیرات  مشاجرات والدین بر روی کودک را در بزرگسالی او جبران و اصلاح کرد، گفت: در قدم اول والدین بایستی فرزند خود را که دچار آسیب‌هایی در دوران کودکی شده در مواجهه قرار بدهند تا تمامی تجربیات منفی را بازسازی و تجربه‌های اصلاحی را جایگزین کند که البته این روند بستگی به شدت و عمق آسیب دارد، قدم دوم آگاهی بخشی به والدین است زیرا آگاهی به تنهایی می‌تواند شفا بخش باشد.
وی درخصوص اصلاح تاثیرات منفی دوران کودکی بر شخصیت فرد در بزرگسالی، ادامه داد: بایستی تجربه‌های مثبت و اصلاحی برای فرزند ایجاد شود و محیط خانواده امن و آرام باشد تا او بتواند اعتماد از دست رفته خود را مجددا به دست بیاورد، مجموعه این کارها به بازسازی روانشناختی کمک می‌کند.
روان درمانگر بالینی ضمن تاکید بر اینکه باید پیشگیری کرد تا با آسیب مواجه نشد، خاطر نشان کرد: پیشگیری از آسیب‌های روانی در دوران بزرگسالی با آموزش امکان پذیر است و این آموزش باید توسط روانشناسان، مددکاران اجتماعی، آموزش و پرورش، علمای مذهبی، رسانه‌ها و غیره انجام شود.

بنابراین راهکارهای بسیاری برای پیشگیری از آسیب روانی کودک وجود دارد که مهمترین آن آموزش است، علاوه بر این والدین باید در خلوت مشکلاتشان را حل کنند، زیرا حتی مشاجرات کوچک آنها نیز به کودک آسیب می‌رساند.
همچنین زوجین بایستی با مراجعه به مشاور خانواده و روان‌شناس، مهارت‌های کنترل خشم، راهکارهای پیشگیری از دعوا و هنر گفت و گو را بیاموزند تا در نهایت بتوانند محیط امنی برای رشد کودک خود ایجاد کنند. 

پایان پیام/

اگر به کارآفرینی علاقه‌مند هستید از این رسانه دیدن کنید
منبع
ایسنا

پایگاه خبری موفقیت شناسی

هدف ما امیدآفرینی در جامعه و ایجاد حس خوب و مثبت است

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا