چطور می‌توان توافق جمعی را برای یک ایده جدید به دست آورد؟

تحقیقات قبلی نشان داده‌اند که ایده‌های جدید اغلب به‌دلیل پرخطر بودن رد می‌شوند. تحقیقات جدید نشان می‌دهد که این رد شدن ممکن است به این دلیل باشد که افراد هنگام ارزیابی یک نوآوری، معیارها یا مرجع‌های مشترکی ندارند. در یک مقاله جدید، محققان دریافتند که هرچه ایده نوآورانه‌تر باشد، اختلاف نظر بین افراد درباره ارزش آن بیشتر می‌شود. همچنین متوجه شدند که این اختلاف نظر باعث می‌شود افراد ایده‌ها را پرخطرتر ببینند و کمتر از آن‌ها حمایت کنند، حتی اگر ایده خیلی نوآورانه نباشد. برای کمک به تیم‌ها در هماهنگی بیشتر در مورد ایده‌های جدید، محققان پیشنهاد می‌کنند که ابتدا باید اطلاعاتی درباره معیارها و مرجع‌های ارزیابی افراد جمع‌آوری شود و سپس معیارهایی برای بحث‌های دقیق‌تر و متمرکزتر ایجاد شود.

به گزارش پایگاه خبری موفقیت‌شناسی به نقل از هاروارد بیزینس ریویو، تصور کنید در یک جلسه هستید که در آن یک ایده جدید مطرح شده، ایده‌ای که به طور قابل توجهی با رویه‌های استاندارد شرکت شما متفاوت است. ارائه‌دهنده با اعتماد به نفس می‌خواهد پیش برود، اما به‌سرعت صدای او تحت‌الشعاع هیاهویی از نظرات مخالف تا حمایت‌های پرشور قرار می‌گیرد. چگونه می‌توانید در این میان معقولانه تصمیم بگیرید؟ به هر کدام از این نظرات چه وزنی بدهید؟ و این اختلاف نظرها چه چیزی درباره آن ایده می‌گوید؟

در یک مقاله جدید که در مجله “Nature Human Behavior” منتشر شده، ما بررسی کردیم که چرا افراد در مورد ارزش یک ایده اختلاف نظر دارند. از طریق ترکیبی از مطالعات تجربی و آرشیوی، دریافتیم که هرچه یک ایده نوآورانه‌تر باشد، اختلاف نظر بیشتری در مورد ارزش آن وجود دارد.

همچنین متوجه شدیم که افراد اغلب اختلاف نظر را به‌عنوان نشانه‌ای از ریسک تفسیر می‌کنند، که این باعث کاهش اعتماد آن‌ها به ارزش ایده می‌شود و احتمال حمایت از آن را کم می‌کند.

خبر بد این است که این ارتباط بین نوآوری و اختلاف نظر، مانعی برای نوآوری ایجاد می‌کند و ایده‌های خلاقانه‌تر را کمتر جذاب نشان می‌دهد. اما درک دلایل وقوع این مشکل، فرصت‌هایی را برای حل آن فراهم می‌کند. ما یافته‌های خود را بررسی کردیم تا استراتژی‌هایی را پیشنهاد دهیم که به تیم شما کمک می‌کند هنگام ارزیابی ایده‌های جدید به توافق برسید.

  • چگونه معیارها می‌توانند بر درک ارزش تأثیر بگذارند؟

تحقیقات قبلی خلاقیت را به‌عنوان «نوآوری مفید» توصیف کرده‌اند، جایی که نوآوری به معنای فاصله گرفتن از روش‌ها یا محصولات موجود است. هرچه ایده جدیدتر باشد، مقایسه آن با آنچه که قبلاً وجود داشته سخت‌تر می‌شود. به عبارت دیگر، هرچه ایده جدیدتر باشد، احتمال کمتری وجود دارد که یک مرجع یا معیار مشترک برای ارزیابی آن وجود داشته باشد.

در نبود یک الگوی ارزیابی روشن یا معیارهای مشخص، هر فرد مجبور می‌شود نسخه‌ای منحصر به فرد برای خود ایجاد کند و از زوایای مختلف به مسئله نگاه کند یا پاداش‌های احتمالی را در نظر بگیرد. این موضوع می‌تواند به نتیجه‌گیری‌های متفاوت در مورد ارزش یک ایده منجر شود. ما پیشنهاد کردیم که هرچه ایده نوآورانه‌تر باشد، تعداد معیارهای متفاوت بیشتری برای ارزیابی آن استفاده می‌شود که این باعث می‌شود باورهای متفاوت‌تری در مورد ارزش آن ایده شکل بگیرد.

  • مقایسه نوآوری و ارزش 

برای بررسی فرضیه‌هایمان، پنج مطالعه انجام دادیم.

در اولین مطالعه، از 1,088 ایده تجاری، از برنامه تلویزیونی Shark Tank  استفاده کردیم و از 1,927 شرکت‌کننده خواستیم تا میزان نوآوری این ایده‌ها را ارزیابی کنند. سپس 250 ایده با بیشترین نوآوری و 250 ایده با کمترین نوآوری را انتخاب کرده و از 1,000 شرکت‌کننده دیگر خواستیم تا ارزش این ایده‌ها را ارزیابی کنند. همان‌طور که پیش‌بینی کردیم، هرچه ایده نوآورانه‌تر بود، تفاوت بیشتری در ارزیابی ارزش آن وجود داشت.

در مطالعه بعدی، امتیازات نقد و بررسی مخاطبان فیلم‌های جشنواره Sundance از سال 2015 تا 2022 را بررسی کردیم. این جشنواره دسته‌بندی‌های مختلفی برای فیلم‌ها دارد، از جمله دسته‌های سنتی و جهانی و دسته‌های پیشرفته‌تر برای فیلم‌هایی که از روش‌های خلاقانه استفاده می‌کنند.ما امتیازات مخاطبان برای 523 فیلمی که بیش از یک نقد داشتند را بررسی کردیم و بار دیگر تأیید کردیم که در گروه‌های فیلم نوآورانه‌تر، تفاوت بیشتری در ارزیابی ارزش فیلم‌ها وجود دارد.

  • مشکل الگوهای ارزیابی ناهماهنگ 

در مطالعه سوم، بررسی کردیم که چگونه الگوهای ارزیابی مشترک یا متفاوت بر باور افراد درباره ارزش تأثیر می‌گذارد. 200 شرکت‌کننده به دو گروه تقسیم شدند و از آن‌ها خواسته شد تا آثار هنری یک جامعه متفاوت در کشوری دور را ارزیابی کنند. گروه اول نقاشی‌های هنرمند A و گروه دوم نقاشی‌های هنرمند B را مشاهده کردند که هر دو در کشور دیگری تحسین شده بودند. سپس هر دو گروه 20 نقاشی که ترکیبی از آثار هر دو هنرمند بود را دیدند و از آن‌ها خواسته شد تا ارزش این آثار را ارزیابی کنند. دریافتیم که هر گروه، آثار هنرمند مربوط به خود را ارزشمندتر می‌دانست و آثار هنرمند دیگر را کم‌ارزش‌تر می‌دید. این یافته فرضیه ما را تأیید کرد که وقتی افراد دارای الگوهای ارزیابی متفاوت هستند، قضاوت‌هایشان درباره ارزش حتی برای یک اثر هنری یکسان متفاوت خواهد بود.

در مطالعه چهارم، بررسی کردیم که آیا ارتباط دادن ارزش با نوآوری بر تفاوت در نظرها تأثیر دارد یا خیر. از 200 شرکت‌کننده که در حوزه مهمان‌داری تجربه داشتند خواستیم تا 19 ایده ساندویچ با نوآوری بالا و 19 ایده ساندویچ با نوآوری پایین را ارزیابی کنند. شرکت‌کنندگان به دو گروه تقسیم شدند: گروه پایه و گروهی که نوآوری را به‌عنوان معیار ارزش در نظر گرفتند. از هر دو گروه خواسته شد تا ارزش ساندویچ‌ها را ارزیابی کنند، اما از گروه دوم پرسیدیم: «در یک رستوران که تخصص آن ساندویچ‌های جدید و متفاوت است، این ساندویچ چقدر موفق خواهد بود؟»

مطابق با مطالعات دیگر، در گروه پایه تفاوت زیادی در ارزیابی ارزش ایده‌های ساندویچ وجود داشت.

  • تأثیر اختلاف‌ نظر بر ارزیابی 

در نهایت، برای بررسی تأثیر اختلاف نظر یا تغییرپذیری بر درک ارزش، 401 شرکت‌کننده با تجربه سرمایه‌گذاری را مورد آزمایش قرار دادیم. به آن‌ها گفته شد که باید میزان تمایل خود به سرمایه‌گذاری در یک محصول الکترونیکی نوآورانه را رتبه‌بندی کنند، اما ابتدا امتیازات این محصول را از دوستان نزدیک و مشاوران خود دریافت خواهند کرد. یک گروه تغییرپذیری بالایی در امتیازات مشاوران مشاهده کردند؛ برخی محصول را بسیار ارزشمند دانسته و برخی دیگر آن را کم‌ارزش ارزیابی کردند. در گروه دیگر، مشاوران دامنه نظرات محدودی داشتند و بیشتر افراد ارزش متوسطی برای محصول قائل بودند. سپس از شرکت‌کنندگان خواسته شد تا ارزش سرمایه‌گذاری، احتمال سرمایه‌گذاری، میزان ریسک و نوآوری یا منحصر به فرد بودن محصول را ارزیابی کنند.

همان‌طور که پیش‌بینی کردیم، شرکت‌کنندگانی که در گروه با تغییرپذیری بالا بودند، کمتر احتمال می‌دادند که سرمایه‌گذاری کنند و این سرمایه‌گذاری را پرریسک‌تر می‌دانستند، با این حال هر دو گروه ایده را به‌طور یکسان نوآورانه تلقی کردند. این نتایج فرضیه ما را تأیید می‌کند که تغییرپذیری یا اختلاف نظر، به جای فقط نوآوری ایده، باعث می‌شود افراد کمتر تمایل به سرمایه‌گذاری در آن داشته باشند.

تحقیقات ما نشان می‌دهد که الگوهای ارزیابی مختلف می‌تواند به تفاوت‌های عمده‌ای در درک ارزش یک ایده منجر شود و این اختلاف در باورها می‌تواند به ارزیابی‌های منفی از ایده‌های جدید منجر شود. اما چگونه مدیران می‌توانند از این اختلاف نظر عبور کنند و افراد را به یک صفحه مشترک برسانند؟ ما پیشنهادات زیر را ارائه می‌دهیم:

  • چگونه به اجماع برسیم 

ممکن است وسوسه شوید که بازخوردهای متناقض درباره یک ایده را نشانه‌ای از بد بودن آن ایده تلقی کرده و آن را رد کنید—مثل زمانی که اسپنسر سیلور در اتاق کنفرانس 3M پیشنهاد ایجاد محصولی با یک چسب بسیار ضعیف را مطرح کرد (سیلور در نهایت یادداشت‌های چسبی Post-It را اختراع کرد).

با این حال، دیدن اختلاف نظر به عنوان نشانه‌ای از ابهام به جای منفی بودن، می‌تواند به شما کمک کند فرصت‌های پنهان را، علاوه بر ریسک، نیز ببینید. ما پیشنهاد می‌کنیم از بازخوردهای متناقض به عنوان نشانه‌ای برای بررسی معیارهایی که افراد در تصمیم‌گیری درباره ارزش ایده به کار می‌برند، استفاده کنید.

  • جمع‌آوری اطلاعات درباره معیارهای افراد

از افراد سوالاتی بپرسید مانند: این ایده جدید را با چه ایده‌هایی مقایسه می‌کنید؟ بر چه اساسی این ایده‌ها را موفق یا ناموفق ارزیابی کرده‌اید؟ موفقیت در این ایده چگونه به نظر می‌رسد؟ شکست در آن چگونه خواهد بود؟

با کشف معیارهایی که افراد به کار می‌برند، می‌توانید بهتر قضاوت کنید که این معیارها چقدر با پیشنهاد جدید مطابقت دارند. آیا برخی از قضاوت‌ها مغرضانه هستند، مثل تأثیر خلق و خوی افراد یا دیگر عواملی که در ارزیابی ارزش ایده، بی‌ربط هستند؟ بحث درباره نحوه ارزیابی، به جای وزن دادن به نظرها، می‌تواند گفتگو را باز کند و به تیم‌ها کمک کند تا معیارهای مهم‌تر یا مرتبط‌تر را شناسایی کنند.

تحقیقات قبلی نشان داده است که افراد اغلب به اشتباه فرض می‌کنند دیگران هم مثل آن‌ها فکر می‌کنند. با شناسایی نقاط قوت و ضعف در دیدگاه‌های مختلف، افراد می‌توانند از طریق بحث و گفتگو به اجماع در مورد مهم‌ترین عوامل در ارزیابی یک ایده جدید برسند.

  • توسعه معیارها برای متمرکز کردن بحث‌ها 

راه دیگر برای رسیدن به اجماع، ایجاد و توزیع معیارها پیش از بحث است. از کارمندان بخواهید ایده را بر اساس عوامل خاصی مثل نقاط قوت و ضعف یا مزایای آن نسبت به پیشنهادهای موجود ارزیابی کنند. آیا می‌توانید مطالعات موردی مربوط به نقاط قوت یا ضعف این ایده جدید را قبل از بحث ارائه دهید؟ ارائه نقاط مرجع مشترک می‌تواند به متمرکز کردن بحث‌ها کمک کند.

همچنین می‌توانید جلسات جداگانه‌ای برای بحث‌ها برگزار کنید. یک جلسه ممکن است بر اساس امکان‌پذیری یا هزینه‌های یک ایده جدید باشد، در حالی که جلسه دیگر می‌تواند بر روش‌های تأثیرگذاری ایده جدید بر بهره‌وری یا بهبود روابط با مشتریان تمرکز کند. متمرکز کردن ارزیابی‌ها با ارائه معیارهای خاص، به جای باز گذاشتن بحث‌ها، می‌تواند به مفیدتر و متمرکزتر شدن بازخوردها کمک کند.

ایده‌های خلاقانه برای حفظ رشد شرکت‌ها اهمیت زیادی دارند. به همان اندازه، بازخورد متنوع نیز اهمیت دارد. در حالی که مطالعه ما بر روی روش‌هایی که معیارهای مختلف می‌توانند مانع از پیشرفت ایده‌های جدید شوند، تمرکز کرده است، یکی از محدودیت‌های آن این است که به بررسی افراطی مخالف گروه‌گرایی، که در آن ایده‌های جدید ممکن است به دلیل توافق زیاد افراد دچار مشکل شوند، نپرداخته است. بحث‌های گروهی می‌توانند منجر به همگرایی بیش از حد شوند، اما این تحقیق به بررسی قضاوت‌های افراد بدون تأثیر دیگران پرداخته است. تحقیقات ما یافته‌های مفیدی برای مدیرانی که با نظرات متنوع و اختلاف نظر در مورد ایده‌های جدید مواجه هستند، ارائه می‌دهد و راه‌حل‌هایی برای هماهنگ کردن کارکنان و ارائه ارزیابی‌های معنادار برای یک مفهوم جدید ارائه می‌کند.

درک دلایلی که باعث می‌شود افراد بیشتر به اختلاف نظر درباره ارزش ایده‌های خلاقانه بپردازند، فرصت‌هایی برای پیش‌بینی زمان‌هایی که ممکن است عدم اجماع پیش آید، ایجاد می‌کند. درک عدم اجماع به عنوان نشانه‌ای برای بررسی، ارزیابی و وزن‌دادن به دلایل مختلف افراد، به تصمیم‌گیری‌های دقیق‌تر کمک کرده و می‌تواند مانع مهمی برای نوآوری را برطرف کند.

انتهای پیام/

خبرنگار
هدیه وطن‌خواه
منبع
هاروارد بیزینس ریویو

پایگاه خبری موفقیت شناسی

هدف ما امیدآفرینی در جامعه و ایجاد حس خوب و مثبت است

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا